چکیده:
وجود معمای امنیت و پایداری آن، بازیگران را متوجه منطقه، تهدیدات و بی ثباتی های موجود در آن کرده
است. تسلط تهدید، رقابت، اختلاف و خصومت، رقابت های تسلیحاتی و اختلافات سیاسی و ایدئولوژیک از
موانع عمده شکل گیری امنیت پایدار در مناطق است. در این میان چرخه قدرت یکی از مهم ترین ویژگ یهای
سیستم جهانی و منطقه ای است که تاثیر مستقیمی بر موضوع مذکور دارد. لازم به ذکر است که انواع
چرخه های قدرت، سبب شکل گیری محیط های راهبردی متفاوتی خواهند شد. این محیط ها می توانند عامل فرصت یا تهدید باشند. جمهوری اسلامی ایران نیز از چنین موضوعی مستثنی نیست. از همی نرو، پرسش اساسی نوشتار این است که با توجه به تهدیدات موجود در عرصه روابط بین الملل و منطقه ای و تغییر در چرخه جهانی قدرت، این تغییرات چه پیامدهایی برای ثبات استراتژیک و امنیت منطق های دارد؟ فرضیه نوشتار این است که تغییر در چرخه جهانی و منطقه ای قدرت و پیوند این دو سبب تغییر در نقشه
ژئواستراتژیک جهان و شکل گیری سازه نوینی از نظم های منطقه ای با میزان متفاوتی از ثبات و بی ثباتی در شبکه های ژئوپلیتیکی، ژئواکونومیکی و ژئوکالچری م یگردد. در همین راستا، نوشتار حاضر با استفاده از روش تحلیلی توصیفی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و اسنادی سعی در بررسی امنیت جمهوری اسلامی ایران در قالب متغیرهای س هگانه فوق و تحلیل میزان تغییرات چرخه جهانی و منطقه ای قدرت دارد.
خلاصه ماشینی:
حال این پرسش اساسی مطرح می شود که تغییرات تدریجی چرخه جهانی قدرت چگونه ثبات استراتژیک و امنیت مناطق را تحت تاثیر قرار می دهد و جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از واحدهای نظام بین الملل و منطقه خاورمیانه در چنین ساختاری از چه ویژگی هایی برخوردار است و چگونه از آنها تاثیر می پذیرد؟ مقاله حاضر، در این زمینه دو هدف عمده را دنبال می نماید: نخست ، تحلیل تئوری چرخه ای و ویژگی های آن ؛ و دوم ، تجزیه و تحلیل وضعیت ثبات و بی ثباتی های استراتژیک و امنیت جمهوری اسلامی ایران بر اساس تئوری مذکور.
(فتحی ، ١٣٨١: ١٣١) اما در بیشتر مناطق عدم شفافیت و بسته بودن ساختارهای اقتصادی و سیاسی در بین واحدهای درون و برون منطقه ای جریان سیاست های هم گرایانه را به شدت ضعیف و حتی در برخی مواقع متوقف می سازد و سبب واکنش واحدهای داخلی نسبت به تهدیدهای بالقوه و بالفعل نسبت به کشورهای ثالثی گردد که از طرق مختلف سعی در تسلط بر این مناطق دارند و زمینه ساز شکل گیری فضاهای امنیتی گسترده گردند؛ چراکه در این فضا قدرت چانه زنی برای واحدهای درون منطقه ای به شدت کاهش یافته است .
بوش در سال ٢٠٠٢ بزرگ ترین خطری را که برای آمریکا برمی شمارد، از یک طرف وجود رادیکالیسم اسلامی در مناطق و از طرف دیگر، فعالیت گسترده برخی واحدها در جهت دستیابی به سلاح های کشتار جمعی می داند و برنامه اصلی خود را مقابله با این دو اقدام در منطقه معرفی می کند، لذا جمهوری اسلامی ایران از یک سو به عنوان کشوری اسلامی و از سوی دیگر، به عنوان واحدی که در پی دستیابی به فناوری صلح آمیز هسته ای ، خواه ناخواه در معرض مداخلات چرخه جهانی قدرت قرار خواهد گرفت .