چکیده:
نشانهشناسی لایهای با زیرساخت نشانه، لانگ، پارول، رمزگان، بافت و... در پی خوانشی دقیق از متن است. نشانه در این رویکرد در تعامل گفتمانی به متن تبدیل میشود. درواقع این فرایند نتیجة خوانش بافتاری نشانهها در قالب رمزگان است که به لایههای متنی تبدیل میشود. البته خوانش بینامتنیتی و بیناگفتمانی مخاطب، به این لایهها جهت میدهد.
منظومة خسرو و شیرین توانایی چنین خوانشی را دارد؛ بنابراین در این پژوهش به نشانههایی مانند آب، شیر، خون، درخت، سنگ، خورشید و... در جایگاه کنشگران اصلی روایت، گرداگرد سه شخصیت فرهاد و خسرو و شیرین، توجه شد؛ بهگونهایکه خوانش پدیدارشناختی، این نشانهها را همگام با هر شخصیتی در فرایند معنایی، متناسب با دلالتهای ضمنی دید. روش توصیفی ـ تحلیلی لایههای نشانهای نشان داد شاعر چگونه از شگرد اقتصاد داستانی در قالب نشانهها برای افزونی ساختار معنایی ـ محتوایی اثر استفاده کرده است؛ بهطوریکه با وجود نگرش ساختارگرایی برخی تحلیلگران، این پژوهش به سبب در نظرگرفتن پیرنگ برای همة نشانهها در رمزگانهای مختلف خوانشی، به افزونی معنایی داستان انجامید؛ برای مثال وقتی کنشگران همنشین شیرین، مانند آب و شیر و خون، برپایة عمل فراروی نشانهها در رمزگانهای مختلف عرفان و اسطوره و روانشناسی و... قرار میگیرند، پایان کار شیرین، در جایگاه دلالتهای ضمنی متفاوتی قرار میگیرد؛ مانند فنای عارفانه و یا مرگ زودهنگامی که مجازات اوست.
Layer semiotics with sign substructure، langue، parole، codes، context and so on aims to provide an exact reading of text. In this procedure، the sign in discourse interaction will change to text. In fact in this process، the contextual reading has resulted the signs in form of codes which turn to textural layers. Although inter-text and inter-discourse reading of addressee will direct these layers. Khosrow and Shirin poem had the potential of this reading، so due to current research، some signs such as water، milk، blood، tree، stone، sun and so on are seen as the main actors of a story around three characters including Farhad، Khosrow، and Shirin so that phenomenological reading considers the above-mentioned signs in parallel to every character in semantic process in proportion with the implicit significations. Descriptive–analytic method of Layer Semiotics indicated how a poet can use the story economy in form of signs to make the volume of semantic-content structure of a literal work. So، some analysts with structuralism view in addition to purgatory view of all signs in reading different codes caused to the semantic reproduction، for example when the companion actors with Shirin such as water، milk and blood are placed due to the signs processing in different codes of mysticism، myth، psychology and so on. Finally، Shirin is placed in a way confronting different implicit significations such as Gnosticism Early death when she was punished.
خلاصه ماشینی:
نظامی با ذکر واژة «حکیم» بین منظومه و شاهنامه بینامتنیتی ایجاد میکند؛ بنابراین چه پیرنگی برای نشانة آب وجود دارد که ارتباط آن را در جایگاه لایة متنی با بافت محاکاتی در تاریخ و شاهنامه نیز نشان دهد؟ موبدان در شاهنامه دربارة شیرین نظر خوبی ندارند و پاسخ به پرسش بیانشده میتواند برخی از دشواریها را بگشاید؛ همچنین وقتی فرهاد به داستان وارد میشود، خوراک شیرین فقط شیر است؛ این واژه در جایگاه یک لایة متنی چه رمزگانی را در فرایند معنایی به یاری میگیرد تا عشق خسرو به شیرین را به چالش کشد؟ بهطور دقیق نشانة شیر، زمانی در جایگاه نماد آگاهی و بصیرت در داستان آشکار میشود که شیرین از عشق خسرو گلهمند است و در قصر سنگی به سر میبرد.
از سویی این پرسش مطرح میشود که برپایة قاعدة طرحوارهای ساختارگرایان (قهرمان، مانع، مقصد یا محبوب) و نقش نشانههایی مانند درخت و سنگ و خون، خسرو قهرمان است یا فرهاد؟ ضد کنشگر فرهاد است یا خسرو؟ البته گفتمان تاریخگرایی نوین و جهانبینی قدرت تاریخ با پیرامتنیت یا عنوان داستان، هر لحظه لایههای اثر را به سوی دلالتهای ضمنی بیشتری هدایت میکند؛ سرانجام فراروی نشانهها (آب شیر خون) کدام رمزگان را به یاری میگیرد تا در شکلگیری نهایی معنا، حرفی را تثبیت کند و یا فقط دالها را شناور نگاه دارد؟ این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی میکوشد تا هوشیاری شاعر را در استفادة دقیق از نشانهها و پیرنگداشتن آنها نشان دهد؛ همچنین لایههای متنی را با کمک نشانهها بازکاوی کند و تأثیر آنها را در شکلگیری معنا و یا افزونی آواها نشان دهد.