چکیده:
تأکید در بلاغت به معنای ثابتکردن یک مفهوم در ذهن مخاطب و تقویت و استوارکردن آن برای زدودن هرگونه ابهام نسبت به معنای منظور است. این شگرد ادبی با استفاده از گنجایشهای ویژة زبانی صورت میگیرد. باتوجهبه رویکرد مذهبی ناصرخسرو در اشعار و هدف ویژة این شاعر از سرودن شعر، شیوههای تأکید بلاغی در اشعار او کاربرد بسیاری دارد. بررسی انواع این شیوهها بسیاری از جنبهها و ظرایف شعری این شاعر را میتواند آشکار کند. هدف این پژوهش بررسی انواع شیوههای تأکید بلاغی در اشعار ناصرخسرو است. این جستار به روش کتابخانهای انجام شد. در این پژوهش شواهد تأکید بلاغی در قصاید ناصرخسرو در دو موضوع شگردهای علم معانی و بدیع بررسی میشود. برپایة نتایج میتوان گفت خردگرایی شاعر به توجه بسیار او به آرایههایی مانند استدلال و اسلوب معادله انجامیده است؛ همچنین اندیشههای اسماعیلی این شاعر در کاربرد پرسش بلاغی و پرهیز از سوگند و بدل و تنسیقالصفات مؤثر بوده است. گفتنی است شیوههایی مانند مبالغه و شخصیتبخشی که بیشتر با سرشتی خیالپرور سازگار است تا فلسفی، در شعر او جایگاهی ندارد.
The emphasis in rhetoric is to prove a concept in the minds of the audience، and to strengthen it in order to eliminate any ambiguity towards the meaning using specific linguistic capacities. Given Naser Khosrow's religious approach to poetry and the special purpose of the poet from the writing of poetry، rhetorical emphasis has many uses in his poetry. Examining the types of these practices can reveal many of the poetic aspects and subtleties of this poet. The purpose of this research is to investigate various types of rhetorical emphasis in Naser Khosrow's poems by the library method. In this research، the evidence of rhetorical emphasis in Nasser Khosrow's poems has been studied in two aspects of the science of meanings and exegesis. The results of this study are as follows: it can be said that the poet's rationalism has caused literary aspects such as reasoning and methods of equation to be more relevant. The poet's Ismaili thoughts have also been effective in applying rhetorical questions and avoiding oaths، alternatives، and sequence of adjectives. Meanwhile، rhetoric such as exaggeration and personification، which are more imaginative than philosophical، are not in his poetry.
خلاصه ماشینی:
1ـ2 فرضیههای پژوهش این پژوهش با شکلگیری فرضیههایی آغاز شد که به برخی از آنها اشاره میشود: الف) به نظر میرسد ناصرخسرو با انواع شیوههای تأکید بلاغی آشنایی داشته؛ اما به برخی از آنها بیشتر توجه کرده است؛ ب) اعتقادات مذهبی و خردگرایی برخاسته از این اعتقادات را میتوان عوامل مؤثر در گزینش و استفاده از برخی شگردهای بلاغی و بیتوجهی نسبت به برخی دیگر دانست.
این تعریف، آرایة ایغال را با گونههای دیگر اطناب درآمیخته است؛ ازاینرو برای تعیین مرز این آرایه با آرایههای مشابه بهویژه تذییل، توضیحی برای «جملة اضافی» آمده است: «مطلب اضافی بهتر است هنری باشد یا جنبة ارسالالمثل داشته باشد» (همان: 181): از خر به دین شده است جدا مردم شین را سه نقطه جدا کرده است از سین (ناصرخسرو، 1389: 323) شاعر در مصراع اول بر این باور است که فقط دین موجب امتیاز انسان بر چارپایان است؛ اما در مصراع دوم با استفاده از ذوق شاعرانه و بیان نکتهای هنری (تفاوت حرف سین و شین تنها در سه نقطه است) این نظر را محکم و تأکید میکند.
ناصرخسرو به استفاده از این شیوة بلاغی نیز توجه داشته است: کارهای چپ و بلایه مکن که به دست چپت دهند کتاب تخم اگر جو بود جو آرد بر بچه سنجاب زاید از سنجاب (ناصرخسرو، 1389: 35) شاعر در بیت اول ادعای خود و پیام اصلی شعر را بیان و درپی آن برای محکمکردن و تأکید بیشتر، آن را با دو ضربالمثل با مضمونی مشابه همراه میکند.