چکیده:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه عزت نفس سازمانمحور و تطابق شخص–شغل با رضایت شغلی کتابداران انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی کتابداران دانشگاه شهید چمران اهواز و دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور بودند که 61 نفر از آنها با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. شرکتکنندگان در پژوهش پرسشنامههای عزت نفس سازمانمحور، تطابق شخص-شغل و رضایت شغلی را تکمیل نمودند. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی ساده و تحلیل رگرسیون چندگانه با روش گام به گام) تحلیل شد. یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که تطابق شخص-شغل با رضایت شغلی کارکنان رابطه مثبت دارد اما عزت نفس سازمانمحور با وجود معنیدار بودن ضریب همبستگی ساده آن با رضایت شغلی، حائز وزن معنیدار در رگرسیون گام به گام نبود.
The aim of this study was to investigate the relationship between organizational-based self-esteem and person-job fit with job satisfaction. The statistical population concluded all librarians of Shahid Chamran University of Ahvaz، and Jundishapur University of Medical Sciences. From this population 61 librarian were selected by available sampling method. The participants completed organization-based self-esteem، person-job fit and job satisfaction questionnaires. Data were analyzed using multiple regression analysis (with stepwise method). Findings indicated that person-job fit have a positive relationship with job satisfaction، but organization-based self-esteem despite significant simple correlation with job satisfaction، has not significant weight in stepwise regression.
خلاصه ماشینی:
یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که تطابق شخص-شغل با رضایت شغلی کارکنان رابطه مثبت دارد اما عزت نفس سازمانمحور با وجود معنیدار بودن ضریب همبستگی ساده آن با رضایت شغلی، حائز وزن معنیدار در رگرسیون گام به گام نبود.
Keywords: job satisfaction, organizational-based self-esteem, person-job fit</TD> تطابق شخص-شغل، رضایت شغلی، عزت نفس سازمانمحور مقدمه سرمایه انسانی سازمان، مهمترین عنصر و بزرگترین ثروت آن محسوب میشود و اهمیت این سرمایه به مراتب از فناوریهای جدید، منابع مالی و مادی بیشتر است.
پژوهشهای بسیاری نشان دادند که یکی از عوامل اثرگذار بر رضایت شغلی کارکنان، عزت نفس سازمانمحور<FootNote No="210" Text="- organizational-based self-esteem"/> است (صادقیان، عابدی و باغبان، 1388؛ جادج و بونو<FootNote No="211" Text="- Judge &amp;amp; Bono"/>، 2001؛ حسینی کوکمری، ماشالاهی و بقایی، 1393).
پاکروش (1394) پژوهشی روی 127 نفر از کارکنان بیمه سلامت استان گیلان انجام داد و به این نتیجه رسید که مقادیر همبستگی بین عزت نفس سازمانمحور و حمایت سازمانی با رضایت شغلی از نظر آماری معنیدار است.
پنگ و مائو<FootNote No="223" Text="- Peng &amp;amp; Mao"/> (2015) پژوهشی روی 455 نفر از کارکنان انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که تناسب شخص-شغل و خودکارآمدی کارکنان با رضایت شغلی آنها رابطه مثبت معناداری دارند.
یافتههای پژوهش انجامشده توسط اقبال، لطیف و نصیر<FootNote No="224" Text="- Iqbal, Latif, &amp;amp; Naseer"/> (2012) روی 251 نفر از کارکنان نشان داد که رابطه مثبت معنیداری بین تناسب شخص-شغل با رضایت شغلی و عملکرد شغلی وجود دارد و با افزایش میزان تطابق شخص-شغل، رضایت شغلی کارکنان و عملکرد شغلی آنها افزایش مییابد.
بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه عزت نفس سازمانمحور و تطابق شخص-شغل با رضایت شغلی انجام گرفت.