چکیده:
با عنایت به اینکه رویکردهای موجود در تعیین اهداف غایی نظام تعلیم و تربیت ایران بر اساس تربیت اسلامی میباشد، تبیین این تربیت و واقعیتهای تعالیبخش آن در پژوهشهای علوم تربیتی از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف این پژوهش تبیین جایگاه زیباییشناسی و ادراک زیباشناسانه در تعالی و تحقق تربیت دینی است. روش پژوهش این تحقیق توصیفی – تحلیلی است. تحلیل، در اینجا به معنای جستجوی ارتباط میان مفاهیم مختلف و بازشناسی روابط و شبکه¬های مفهومی است. برای این منظور ابتدا مفهوم تدین و تربیت دینی و رویکردهای آن و در گام بعدی مفهوم زیباییشناسی و ماهیت ادراک زیباشناسانه و نظریه¬های مرتبط با ادراک زیباشناسانه و تربیت زیباشناسی مطرح شده است و در پایان روابط مفهومی که نشانگر جایگاه زیباییشناسی در تعالی تربیت دینی میباشند، موردبحث قرارگرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بر اساس شبکههای مفهومی آشکار شده میان مولفههای تربیت دینی و مولفههای زیباییشناسی، به کارآوری مولفههای زیباییشناسی بهعنوان بخش مهم ارزششناسی در فرآیند تربیت، می¬تواند زمینه¬ی تقویت مولفههای تحرک درونی، تجربه درونی و التزام درونی را فراهم سازد. لذا برای انجام موفقیتآمیز فرآیند تربیت دینی علاوه بر علم معلمی، توجه به فرایندهای زیباییشناسی نیز شرطی لازم است.
خلاصه ماشینی:
"لذا میتوان گفت که شاخص اصلی تربیت دینی تحرک درونی است، زیرا «آنگونه زندگی که در تبعیت بگذرد به راستی انسانی نیست و از سوی دیگر آزادی که برای انسان، تنها یک امکان است و نه یک واقعیت طبیعی، مستلزم آگاهی است و آگاهی نیز نتیجهی اندیشیدن و سنجیدن و رو کردن به حقیقت چیزها و کارها.
پس تربیت زیباییشناسی عبارت است از به کار بردن روشهایی در تعلیم و تربیت به نحویکه عنصر لذت و کمال و هماهنگی در هر تجربهی انسانی در یک عملکرد آگاهانه استفاده گردد و تمامی اشکال تعلیم و تربیت، جنبههای گوناگون از این تربیت محسوب شود و این تجربیات تنها با آنچه عموما آثار هنری تلقی میشود ارتباط ندارد، بلکه زیباییشناسی بهعنوان یک حوزهی مطالعاتی با شمار زیادی از فعالیتها مرتبط است که در همهی آنها جنبهی جذابیت و خلاقیت و در کنار آن موشکافی درونی نهفته است (جعفری، 1386).
بر این اساس تحرک و پویایی ادراک زیباشناسانهی انسان تحت رویکرد نظریهی بیواسطهگی موجب تسهیل ثمردهی رویکرد شهودی در تربیت دینی شده و تجربهی درونی که از استلزامات تدین است را حاصل مینماید.
با توجه به کشش و جذبهی فطری و بلاقید و شرط انسان به زیبایی که در دو حوزهی جهت شناسی و شکوفاسازی فطرت در تربیت دینی تبیین گشته است، چنین برمیآید چنانچه مفاهیم و ج- نظریهی بیواسطهگی (ادراک حضوری): بیواسطه بودن ادراک زیباییشناسانه از ویژگیهای دیگر این نوع از ادراک است که آن را از سایر تجارب بشری ممتاز کرده و میتواند آن را در مجموعهی معرفت حضوری قرار دهد."