چکیده:
ابن عربی(638-560 ق) که به وجودشناسی معنا اهتمام دارد، معنا را حقیقتی خارجی و کلی می داند که در مراتب معنایی یک واژه مشترک است. هر واژه مراتبی از معنا دارد که به صورت حقیقی بر همه آنها صدق می کند. در این نوشتار نظر عارف در مباحثی همچون فرایند شکل گیری معنا، تعیین واضع اصلی لفظ و معنا، ذاتی بودن دلالت لفظ بر معنا، نسبت معنا و علم خدا، عینی بودن لفظ و معنا بررسی می شود. علامه طباطبایی (1360-1281) در پیروی از ابن عربی به نظریه روح معنا نظر می دهد و افزون بر آن نظریه فایده انگاری معنا را مطرح می کند. در این مقاله نظر علامه در مباحثی همچون فرایند شکل گیری معنا، زبان قرآن و نسبت آن با زبان بشری، تاثیر غایات در حقیقی بودن معنا در مصادیق فرامادی و برخی مسائل دیگر مطرح می شود. در مباحث مطرح شده، کوشیده ایم آراء ابن عربی و علامه در باب معنا را مقایسه کنیم. هدف اصلی این پژوهش بررسی آراء ابن عربی و علامه طباطبایی و مقایسه آنهاست و هدف فرعی آن، طرح مسائل و نکات جدید در این باب و نظرورزی فلسفی و تحلیلی در آنهاست. روش ما در این مقاله، روش عقلی است.
خلاصه ماشینی:
"روشن شد که معنا وجودی خارجی وکلی است ؛ اما چه ضرورتی در تصویر معنا به عنوان حقیقتی کلی وجود دارد؟ منشأ این سؤال آن است که دربدوامربه نظرمی رسد، ذهن ازنسبت لفظ ومفهوم ، دریافتی ازواقعیت پیدا می کند ودراین میان نیازی نیست که در حلقه لفظ و مفهوم ، مقوله دیگری به عنوان معنا به قید کلیت و خارجیت وارد شود.
فرایندشکل گیری معنا در باب چگونگی شکل گیری معنا، چنانچه دیدیم عارف فرایند شکل گیری معنا را بر اساس فرایند نزول تبیین می کند، اما علامه در باب شکل گیری معنا چه نظری دارد؟ از نظرعلامه ، درمواجهة ذهن با واژگان یا عبارات ، به طورطبیعی معنای مادی یا پیامدهای مادی آنها تصور می شود؛ چراکه ما در چهرة بشری و ناسوتی خود فرورفته ایم و این حکم دنیایی ماست (طباطبایی ،المیزان فی تفسیرالقرآن ،ج ۱، ص ۱۳-۱۲).
علامه باورداردمحمولات گزاره های الهیاتی ای را همچون خدا عالم را آفرید و خدا آن کار را انجام داد، با توجه به آنچه در خود یافته ایم ، به زمان قید می زنیم ؛ زیرا آدمی در ذهن خود، به این سان حقیقت را می بیند و معانی رادرقیودخودیافته خویش ملاحظه می کند(همان ،ص ۱۳ـ۱۲).
بعید نیست که اگر از علامه بپرسیم تکامل یافتگی آدمی و جهش او از سطح ماده به فراماده چگونه شکل می گیرد؟ او در میان پاسخ های احتمالی خود، به فرایند پیراستن معنا از ویژگی های مادی وانصرافات عرفی اشاره کند که در این صورت ، روح معنا به حیثیت غایت مدارانة خود در معانی فرامادی جریان می یابد."