چکیده:
نادین گوردیمر نویسنده معاصر و سفید پوست آفریقای جنوبی یکی از پرچمداران ادبیات ضدآپارتاید بشمار میآید. آثار او به دو دسته تقسیم میشوند که گروه اول در زمان سلطه آپارتاید و گروه دوم پس از آن نگاشته شدهاند. رمان پیکاپ (2001) در گروه دوم جای میگیرد. مقاله حاضر این رمان را به عنوان بازتاب جامعه آفریقای جنوبی در دوره پس از آپارتاید مورد مطالعه قرار میدهد. دگرگونی نظام ارزشی آفریقای جنوبی پس از سقوط رژیم آپارتاید و به قدرت رسیدن نلسون ماندلا در سال1994 موضوع محوری مقاله حاضر است. این تغییر در قالب پیوند یک زن سفید پوست اهل آفریقای جنوبی و یک مهاجر غیرقانونی نمایش داده میشود. رمان واکاوی تمام تقابلهای دوتایی نهادینه در جامعه آفریقای جنوبی در دوره حاکمیت آپار تاید را به تصویر میکشد. مهمترین این تقابلها تضاد بین «خود» و «دیگری» است که پس از آپارتاید «دیگری» نقش به سزایی را در باز تعریف «خود» ایفا میکند.
خلاصه ماشینی:
دوره پسا آپارتايد و باز تعريف «ديگري» به مثابه عنصر پي افزود «خود» در رمان پيکاپ ، اثر نادين گورديمر 1 انسيه درزي نژاد چکيده نادين گورديمر نويسنده معاصر و سفيد پوست آفريقاي جنوبي يکي از پرچمداران ادبيات ضدآپارتايد بشمار ميآيد.
مقاله حاضر اين رمان را به عنوان بازتاب جامعه آفريقاي جنوبي در دوره پس از آپارتايد مورد مطالعه قرار ميدهد.
البته گورديمر هم در جايگاه يک فعال سياسي اين نکته را از نظر دور نمي دارد: «گورديمر آفريقاي جنوبي را در دوره پس ازآپارتايد به صورت کاملا تکامل يافته تصور نميکند؛ بلکه او صرفا امکان سهولت برابري در همزيستي را بين سفيدپوستان و سياه پوستان متصور مي شود.
در اين رمان گورديمر تلاش ميکند تا تعريف نهادينه شده از مفهوم «ديگري» را به چالش بکشد و نشان دهد که چگونه اين مفهوم پس از سال ١٩٩٤ در آفريقاي جنوبي واسازي ميشود.
در دوران آپارتايد جامعه آفريقاي جنوبي بر اساس تقابلهاي دوگانه ٥ بين سفيد و سياه تأسيس شده بود و سفيد پوستان همواره موقعيت برتررا به خوداختصاص مي دادند.
در کمال تعجب وقتي عبدو در آستانه ترک آفريقاي جنوبي است ، جولي تصميم ميگيرد که او را در رفتن به کشورش که يک کشور عربي است همراهي کند.
«او اغلب حس ميکند که وقتي نگاه عبدو روي اوست به او نگاه نميکند بلکه اين جولي است که در انعکاس خود در آن چشمها به دنبال خود مي گردد» (١٣٥ Gordimer).