چکیده:
تحلیل گفتمان انتقادی، گفتمان را در ارتباط با عوامل سیاسی - اجتماعی و فرهنگی تحلیل و به بررسی
بازتاب ایدئولوژی و قدرت در گفتمان ها و بررسی چگونگی جهت گیری گفتمان ها در تثبیت یا تغییر وضعیت
سیاسی موجود می پردازد . یکی از الگوهای پیشنهادی برای تحلیل متون در تحلیل گفتمان انتقادی، الگوی
تحلیلی نرمن فرکلاف است. در این الگو، گفتمان در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی می شود . آنچه در مدل تحلیلی فرکلاف انجام می شود گذشتن از چیستی توصیف متن به سوی چگونگی و چرایی تفسیر و تبیین متن است. چنین فرآیندی از تحلیل، روابط علیّ معنایی را در متن جستجو می کند و توصیف متن یا چیستی ویژگی های صوری متن را برای فهم چگونگی رابطه متن با پذیرندگان آن و همچنین چرایی تولید متن استفاده می کند تا هدف اصلی از تولید گفتمان یعنی جایگاه گفتمان در روابط قدرت و مبارزات سیاسی تبیین گردد . در این تحقیق، خطبه زیاد بن ابیه در شهر بصره که به الخطبة البتراء مشهور است با استفاده از الگوی تحلیلی فرکلاف تحلیل شده است. هدف اساسی از این پژوهش بررسی متنی کهن در پرتو مفاهیم تحلیل گفتمان انتقادی به عنوان رویکردی مدرن در تحلیل متون است و این پژوهش در واقع تلاشی برای بازخوانی متنی کهن در پرتو مفاهیم انتقادی در عصر مدرن است. در فرآیند تحلیل این خطبه، در سطح اول که توصیف است، ویژگی های زبان شناسی خطبه مانند کلمات، مجازها، جملات، انسجام متن و عوامل آن و چگونگی انعکاس مفاهیم قدرت و ایدئولوژی در این ترکیب های دستوری بررسی شده است. در سطح دوم یعنی تفسیر، بافت موقعیتی گفتمان و بینامتنیت بررسی شده و چگونگی ارتباط خطبه با متون موجود و استفاده از این متون در ساختار خطبه تحلیل شده و در سطح تبیین، مفاهیم قدرت، ایدئولوژی، هژمونی و غیریت سازی و جایگاه خطبه در ساختار سیاسی در عصر بنی امیه بررسی شده است. در یک نتیجه گیری کلیّ از تحلیل شکل و محتوای این خطبه می توان گفت که زیاد بن ابیه به عنوان یک فرماندار اموی به تقویت دیدگاه سیاسی و ایده ئولوژی حکومت اموی پرداخته و با استفاده از ابزارهای سیاسی مختلف مانند تهدید، ارعاب و تشویق، شنوندگان را به همراهی با حکومت وادار کرده و از منظر تحلیل گفتمان انتقادی، هدف این خطبه در نظام قدرت و تحولات سیاسی آن دوره، حفظ وضعیت سیاسی موجود و تقویت جایگاه سیاسی طبقه حاکم بوده است.
خلاصه ماشینی:
تحليل گفتمان انتقادي خطبۀ زياد بن أبيه معروف به الخطبة البتراء با استفاده از الگوي فرکلاف * احمد پاشازانوس روح الله جعفري ** چکيده تحليل گفتمان انتقادي، گفتمان را در ارتباط با عوامل سياسـي- اجتمـاعي و فرهنگـي تحليـل و بـه بررسـي بازتاب ايدئولوژي و قدرت در گفتمانها و بررسي چگونگي جهت گيـري گفتمـانهـا در تثبيـت يـا تغييـر وضـعيت سياسي موجود ميپردازد .
در يک نتيجه گيري کّلي از تحليل شکل و محتواي اين خطبه ميتوان گفت کـه زياد بن ابيه به عنوان يک فرماندار أموي به تقويـت ديدگاه سياسي و ايده ئولـوژي حکومـت امـوي پرداختـه و بـا استفاده از ابزارهاي سياسي مختلف مانند تهديد، ارعاب و تشويق ، شنوندگان را به همراهي بـا حکومـت وادار کـرده و از منظر تحليل گفتمان انتقادي، هدف اين خطبه در نظـام قـدرت و تحـوّلات سياسـي آن دوره، حفـظ وضـعّيت سياسي موجود و تقويت جايگاه سياسيِ طبقۀ حاکم بوده است .
٢. تحليـل گفتمـان انتقـادي بـه بررسي استفاده و سوءاستفاده از زبان براي به کارگيري قدرت سياسي و اجتمـاعي ميپردازد و وظيفه اي که تحليل گفتمان انتقادي خود را به انجام آن ملزم ميکند، کشف آثار و نشانه هاي ايدئولوژيک در متن ها است (٦٧: ٢٠٠٧ ,Widdowson).
براي تحليل خطبۀ زياد در اين سه سطح تحليلي، سه سوال اساسي مطرح ميشود: اين خطبه در سطح توصيف داراي چه ويژگـي هـاي زبـان شـناختي اسـت و کلمات عبارات و جملات چگونه استفاده شده است ؟ درسطح تفسير اين سؤال مطرح است که اين خطبه با گفتمان هاي ديگر چه ارتباطي دارد و چگونه از گفتمان هاي موجود استفاده ميکند؟ در سطح تبيين بررسي ميشود که اين خطبه در مناسبات قدرت و ايدئولوژي چه رويکردي دارد؟ آيا سخنران در پي حفظ ساختار قدرت موجود است يـا تـلاش ميکند وضعيت موجود را تغيير دهد؟ هدف اين پژوهش بررسي بازتاب ايدئولوژي و قدرت در ساختار و اجزايِ خطبۀ زياد بن ابيه در بصره است .