چکیده:
نامه ادبی و حماسی ابوبکر محمد بن عباس خوارزمی ( 323_ 3۶8ق) به شیعیان نیشابور را می توان به عنوان یکی از سرنخ های بازشناسی وضعیت شیعیان سده چهارم هجری در سرزمین های شرقی خلافت اسلامی، مورد گفتمان و واکاوی قرار داد. توجه به نوع گفتمان این رساله، زمینه ساز تعمق و اندیشه بیشتر در مباحث تاریخی به ویژه پژوهش های مردم شناسی درون نهادی شیعه می گردد؛ که در گذر از آن، واقعیت های تاریخی را آن گونه که بوده باور نماییم و در مسیر عبرت های برآمده از آن، گام برداریم.
The literary and epic letter of Abū Bakr Muḥammad b. ‘Abbās Khawrazmī (323/934 – 368/978) to the Shi‘as of Nayshabur can be discussed and explored into as a clue to the recognition of the situation of Shi‘as in the Eastern lands of the Islamic Caliphate in fourth/tenth century. Attending to the type of discourse in this treatise would pave the ground for further deliberation on the historical discourses، especially the intra-institutional Shi‘ī anthropological researches. It is through this process that we may believe its historical realities as they were and step toward learning the lessons provided thereby.
خلاصه ماشینی:
در دورهای که فرقههای نوپدید دینی، نظر به مؤلفههایی همچون فطری بودن خداشناسی و کنجکاوی انسان در فضاهای معنوی، تلاش بر آن دارند که حق مسئولیت را از افراد جامعه طرد نمایند و به گمان خود ارائهدهنده معنویتی رها شده از قیود پیچ در پیچ ادیان کلاسیک، به ویژه اسلام باشند، این بازیابی، نمونه مستدل و عینی حفظ و نگهبانی از میراثی غنی تلقی میشود که چگونه در دورههای پیشین، شیعه توانسته است ضمن برخورد با ظلم وستیزها، ارائه دهنده ایده و معنویتی راستین و اصیل گردد.
خوشبختانه این اثر به همت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و تصحیح و تحقیق دکتر محمدمهدی پورگل در سال 138۴ش به چاپ رسیده است؛ گرچه پیشتر در سال 13۶2ش صادق آئینهوند در کتاب ادبیات انقلاب در شیعه به شرح و ترجمه آخرین نامه [نامه خوارزمی به شیعیان نیشابور ] از کتاب رسائل الخوارزمی پرداخته است، با این حال، نگارنده در این مقاله سعی برآن دارد تا با ارائه تحلیلها و برداشتهایی از این میراث ارزشمند شیعی، نسل معاصر و متفکر جامعه را به اندیشه وادارد که بهراستی وظیفه ما در قبال این حقایق و واقعیتهای تاریخی چیست؟ دورنمایی از نامه حال و هوای کلی این نامه به گونهای است که گویا جمعی از شیعیان نیشابور که گرفتار ناملایمات اجرایی حاکمان و تحکم عقیدتی برخی از فرقههای پر نفوذ گردیدهاند؛ در راستای مقاومت و روزآمدی اهداف و آرمانهای درون حزبی خود از دانشمندی شیعه یاری میجویند.