چکیده:
خبر واحد به عنوان یکی از امارات ظنیه در لسان اصولیها از دو جهت عمده مورد مداقه قرار گرفته است؛ یکی اثبات حجیت آن و دیگر تعیین قلمرو آن که فرع بر پذیرش حجیت میباشد. علمای اصول با استناد به ادله اربعه ونیز سیره عقلا در مقابل نظریهای که خبر واحد را مطلقاً حجت ندانسته وآن را موجب علم و عمل نمیداند استدلال کردهاند. در این میان برخی دلالت آیات را بر این مهم تمام دانسته و با به چالشکشیدن سیره عقلا آن را با اشکال ردع از سوی شارع مواجه دانستهاند. در مقابل برخی نیز تنها دلیل حجیت خبر واحد را سیره عقلا دانسته و با ضمیمهکردن روایات مربوط به عنوان تأیید شارع سعی در اثبات حجیت خبر واحد به واسطه سیره عقلا داشتهاند. برخی نیز ضمن پذیرش دلالت آیه نبأ سیره عقلا را نیز در کنار آن از دلایل حجیت خبر واحد دانستهاند. در این نوشتار برآنیم تا با بررسی آرای اصولیها و جستار در جایگاه سیره عقلا در اثبات حجیت خبر واحد، تمامیت دلالت سیره عقلا بر حجیت خبر واحد را تبیین نماییم.
Unit notice، as one possible reason، has been considered from two main aspects in the language of principles. One is the proof of its validity، and the other is the determination of its domain which acceptance of validity is supposed to be more important. Referring to the arguments of the Arbaa reasons as well as the methods of wise men، the scholars of the principles have argued against the theory that does not fully consider the unit notice as valid and as the trigger of notice and practice. Meanwhile، some have fully understood the implication of the verses on this issue and faced the challenges of method of wise men with the drawback of retribution by the lawyer. On the other hand، some have considered the method of the wise men as the only reason for the validity of the unit notice، and by attaching related narratives as validity from the lawyer have tried to prove the authority of unit notice. Some others، while accepting the implications of the verse of Al-Naba Surah، have considered the method of wise men as one of the reasons for the authority of the unit notice. In this paper، we will examine the integrity of the rationale for the validity of the unit notice through examining the principles and searching for the status of the wise men in proving the authority of the unit notice.
خلاصه ماشینی:
ایشان در کتاب مصباح الاصول بعد از بحث حجیت امارات، تحت عنوان تنبیهات خاتمهای با عنوان«خاتمه یذکر فیها امران تبعا لصاحب الکفایه و الشیخ الانصاری» مطرح میکنند و مسائل غیرفقهی را به دوبخش مسائل تکوینی و تاریخی و مسائل اعتقادی تقسیم میکند و پس از آن به تفکیک مسائل اعتقادی به دو بخش میگوید « شناخت و معرفت یک سری از مسائل اعتقادی، عقلی است و انسان باید بر اساس درک عقلی نسبت به آنها معرفت پیدا کند، شکی نیست که خبر واحد، چه به ظن خاص معتبر باشد و چه به ظن غیرخاص، در این حوزه اعتبار ندارد.
هرچند قبل از شیخ این شیوه استدلال کمتر مورد توجه قرار میگرفت ولی میتوان به مواردی از کاربرد این دلیل اشاره کرد: سید مرتضی در کتاب الذریعه پس از ذکر استدلال موافقین حجیت خبر واحد به نقد و رد دلایل ایشان میپردازد که از میان این ادله شاید بتوان به دو دلیل اشاره کرد که در آنها از سیره عقلا و تأیید شارع استفاده شده است(سید مرتضی، 1376، 2، 41).
برخی از بزرگان از جمله سید مرتضی چنین اخباری را مفید علم و عمل ندانسته و مطلقا به نفی حجیت پرداخته و در مقابل اخباریها مطلقا قائل به حجیت این اخبار میباشند نظریهپردازان علم اصول فقه در اثبات حجیت خبر واحد به ادله مختلفی از جمله آیات، روایات، اجماع، دلیل عقل و سیره عقلا استناد کردهاند.
در این میان برخی چون امام خمینی و محقق نائینی تنها دلیل حجیت سیره را بنای عقلا دانسته و با ناتمامخواندن دلالت آیات، عدم اثبات ردع را کافی در کشف موافقت شارع دانستهاند .