چکیده:
دست یابی به عدالت، یکی از آرزوهای دیرین بشر بوده است. از یک سو، دیدگاه های گوناگون پیرامون معنا، جایگاه و روش تثبیت و اجرای عدالت در عرصه ی حکومت و از دیگر سو، گستره ی بحث عدالت در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و نهج البلاغه و اشتراک چارچوب های نظری و روش های حکومتی این دو منبع، زمینه ساز پژوهش حاضر است. این مقاله، به دنبال پاسخ به پرسشی در زمینه ی اشتراکات این دو متن ارزشمند، پیرامون اهداف عدالت ورزانه ی حکومت بوده و بر این باور است که هر دو، دارای نگاه یکسانی در زمینه ی عدالت ورزی و شیوه های دست یابی به آن می باشند. بدین روی، ضمن درنگی کوتاه برای بررسی جایگاه، معنا و گستره ی عدالت، به مطالعه ی تطبیقی این دو منبع در زمینه ی عدالت-ورزی در عرصه های گوناگون حکومت پرداخته و بدین نتیجه دست یافته است که هر دو، در زمینه ی عدالت ورزی به عنوان یکی از بایسته ها و اهداف حکومت، دارای پیوند معنی دار و نگاه مشابهی هستند. ارائه ی این اشتراک به صورت جداگانه، در سه ساحت عدالت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، می تواند از یافته ها و نوآوری های پژوهش حاضر تلقی گردد. جزئیاتی از این سه ساحت، عبارت است از: عدالت سیاسی، مانند: شایسته سالاری، دفاع از حقوق همه ی مسلمانان، نفی سلطه گری و سلطه پذیری؛ عدالت اجتماعی، مانند: حرمت انسانها، آزادی بیان و عقاید و تساوی انسانها اعم از زن و مرد، مسلمان و غیرمسلمان و اقوام مختلف در زمینه ی بهره مندی از حقوق؛ عدالت اقتصادی، مانند: بهره مندی برابر انسانها از اموال عمومی، توزیع مساوی امکانات در سراسر کشور اسلامی.
خلاصه ماشینی:
"از آنجا که اجرای عدالت یکی از آرمانها و آرزوهای دیرین جامعه بشری بوده (صفار، 1371: 140) و به دلیل نمود فراوان آن در این دو منبع ارزشمند و قابل استناد، پژوهش حاضر با روش تحلیل محتوای کیفی و با نگاه تطبیقی، به دنبال یافتن نقاط مشترک اهداف عدالت ورزانه حکومت در این دو بوده، تا ضمن اثبات اشتراک اهداف عدالت محورانهی جمهوری اسلامی ایران و حکومت علوی، ضرورت دستیابی به عدالت همه جانبه در عرصههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را مورد توجه قرار دهد.
(نجفی، 1388: 413) عرصهی اجتماعی، جمهوری اسلامی ایران به استقرار عدالت در اجتماع تکیه بسیار داشته و آن را بازتاب عدل الهی میشناسد (مدنی، 1364: 1، 31) اهمیت عدالت تا بدانجا پیش میرود که تشکیل برخی نهادها و شوراها در قالب ساختار نظام، به منظور تأمین عدالت و قسط اسلامی بوده (قانون اساسی: اصل104) و تشکیل قوه قضائیه بدین منظور پایهریزی شده است: «قوه قضاییه قوهای است مستقل که پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی و مسئول تحقق بخشیدن به عدالت» میباشد.
(قانون اساسی: اصل 14) «اقامه قسط و عدل، از اساسیترین اهداف نظام جمهوری اسلامی ایران است» (عمید زنجانی ، 1385: 209) و بر اساس عقیده اسلامی، انسانها باید برای استقرار حکومت عدل و حق بکوشند و همگی با ظلم و ستم مبارزه نمایند و عاقبت امور از آن کسانی است که برای تحقق حکومت عدل تلاش میکنند و چون سرمنشأ عدالت و حقیقت، واحد است، در نهایت، حکومتی واحدی در زمین مستقر خواهد شد."