چکیده:
زمینه: آموزش اخلاق در حسابداری موضوعی است که با وجود اهمیت آن و توصیههای مکرر پژوهشگران این حوزه، در سیستم آموزشی کشور جایگاهی ندارد. هدف اصلی این پژوهش علاوهبر پرداختن به موضوع ضرورت لزوم گنجاندن درس اخلاق در سرفصل دروس دانشگاهی رشته حسابداری، بررسی میزان تمایل دانشجویان نسبت به اخذ واحد درسی اختیاری اخلاق (در صورت ارائه) با استفاده از دو تئوری رفتار برنامهریزیشده و تئوری یادگیری اجتماعی بندورا با دخالت نقش هویت فردی است.
روش: پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه دولتی و آزاد شیراز و چند واحد دانشگاهی دیگر در استان فارس بوده که 309 نفر از آنان به شیوه تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوری دادههای پژوهش از ابزار پرسشنامه محقق ساخته بهره گرفته شده است. دادهها با استفاده از آزمونهای ویلکاکسون، اسپیرمن و مدل رگرسیون حداقل مربعات معمولی، تحلیل شدند.
یافتهها: دانشجویان تمایل زیادی به اخذ واحد درسی اختیاری اخلاق دارند و تئوری رفتار برنامهریزیشده نسبت به نظریه یادگیری اجتماعی عامل پیشبینی کننده بهتری از اهداف رفتاری است. همچنین، قدرت پیش¬بینی تئوری رفتار برنامهریزیشده و نظریه یادگیری اجتماعی زمانی که هویت فردی در آن گنجانده میشود، افزایش یافته است.
نتیجهگیری: بدلیل تمایل دانشجویان به آموزش اخلاق در حسابداری، مراکز آموزش عالی و نهادهای تدوینکننده مقررات باید در خصوص گنجاندن درس اخلاق در برنامه درسی رشته حسابداری همت گمارده و برای رفع این نیاز اساسی چارهای بیندیشند.
خلاصه ماشینی:
هدف اصلی این پژوهش علاوهبر پرداختن به موضوع ضرورت لزوم گنجاندن درس اخلاق در سرفصل دروس دانشگاهی رشتۀ حسابداری، بررسی میزان تمایل دانشجویان نسبت به اخذ واحد درسی اختیاری اخلاق (در صورت ارائه) با استفاده از دو تئوری رفتار برنامهریزیشده و تئوری یادگیری اجتماعی بندورا با دخالت نقش هویت فردی است.
یافتهها: دانشجویان تمایل زیادی به اخذ واحد درسی اختیاری اخلاق دارند و تئوری رفتار برنامهریزیشده نسبت به نظریه یادگیری اجتماعی عامل پیشبینی کننده بهتری از اهداف رفتاری است.
براساس چارچوب تئوری رفتار برنامهریزیشده و نظریه یادگیری اجتماعی و گنجاندن هویت فردی در این چارچوب، جهت بررسی عوامل مؤثر بر اهداف دانشجویان برای ثبتنام در درس اخلاق، سه سؤال مطرح میشود: اول: آیا در صورت ارائه درس اختیاری اخلاق در حسابداری، دانشجویان تمایلی به اخذ این واحد درسی دارند؟ دوم: کدامیک از تئوریهای رفتار برنامهریزیشده و یادگیری اجتماعی میتواند پیشبینی بهتری از رفتار دانشجویان در زمینۀ انتخاب واحد درسی اخلاق داشته باشد؟ سوم: نقش تعدیلی هویت فردی در توانائیهای این دو مدل برای پیشبینی اهداف رفتاری چگونه است؟ روش پژوهش حاضر ازنظر نتایج، پژوهشی کاربردی، ازلحاظ هدف، یک پژوهش توصیفی-تحلیلی و با در نظر گرفتن معیار زمان، یک پژوهش مقطعی است.
نتایج نشان داد که دانشجویان به اخذ این واحد درسی تمایل دارند و تئوری رفتار برنامهریزیشده عامل پیشبینی کننده بهتری از اهداف رفتاری نسبت به نظریه یادگیری اجتماعی است.
Why students take elective business ethics courses: Applying the theory of planned behavior.
Behavioral factors affecting students’ intentions to enroll in business ethics courses: A comparison of the theory of planned behavior and social cognitive theory using self-Identity as a moderator.