چکیده:
این مطالعه با هدف شناسایی نیازهای آموزشی والدین دانش آموزان دوره ابتدایی در حوزه تربیت اجتماعی انجام شده است. روش پژوهش ترکیبی و از نوع اکتشافی است و در بخش کیفی از نوع تحلیل محتوای کیفی استقرایی است. در این مرحله نمونه مورد نظر از میان صاحب نظران و کارشناسان موضوعی و به روش هدفمند انتخاب شده است. ابزار مورد استفاده مصاحبه باز بوده که تا دستیابی به مرحله اشباع انجام شده است. در بخش کمی، این مطالعه از نوع پیمایشی و از نظر هدف، از نوع پژوهش کاربردی می باشد. درمجموع 300 مدیر، 1800 معلم و 3600 ولی دانش آموز از ده استان نمونه این پژوهش بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود که بر اساس نتایج حاصل از بخش کیفی با کسب روایی و محاسبه پایایی پرسشنامه (0/97) میان نمونه آماری اجرا شد. دراین مطالعه ابعاد و نشانگرهای تربیت اجتماعی شناسایی شده است. یافته ها نشان می دهند که پاسخگویان همه گویه ها، نشانگرها و ابعاد را در حد زیاد و خیلی زیاد مورد نیاز دانسته اند. اولویت بندی نیازها از دیدگاه مدیران و معلمان یکسان بوده، اما میان نظرات مدیران و والدین و نظرات معلمان و والدین تفاوت معنادار وجود دارد. اولویت نیازها از دیدگاه مدیران و معلمان به ترتیب 1. مهارتهای میان- فردی 2. مهارتهای شهروندی،3. مهارتهای فردی و 4. شناخت ویژگیهای کودکان است.
The present study was undertaken to investigate the impact of identity styles on sense of belonging to school with the mediation of academic self-concept. The research method was descriptive, correlational. The population of the study comprised the second grade high school girls in district 8 of Tehran in academic year 2014-2015. For the purpose of sampling, 150 students were selected through random cluster sampling method. The instruments included Identity Styles Questionnaire (ISI-6G) (Berzonsky, 1989), Sense of Belonging to School Questionnaire (Brew, Beatty & Watt, 2004), as well as Academic Self-Concept Questionnaire (Delawar, 1994). For the purpose of data analysis, descriptive statistics (mean and standard deviation) and inferential statistics (multiple regression and path analysis) were utilized. Results showed that informational and normative identity styles could directly and indirectly predict sense of belonging to school at a 99 percent confidence interval. Diffuse-avoidant identity style can directly affect self-concept and indirectly impact sense of belonging to school. Furthermore, the results indicated that through the mediation of academic self-concept, the two informational and normative identity styles have a direct significant effect on sense of belonging to school, but diffuse-avoidant identity style has no significant impact.
خلاصه ماشینی:
Davis & Cowles نتایج پژوهشهای انجام شده به اهمیت نقش والدین در کسب مهارتهای اجتماعی کودکان اشاره دارد و نشان میدهد که آگاهی و میزان سواد والدین درباره تربیت اجتماعی فرزندان در تغییر دادن نگرش ایشان و تربیت اجتماعی دانش آموزان مؤثر است (طالب زاده نوبریان و همکاران ، ١٣٩١؛ وحیدا، جهانبخش و فرنیا، ١٣٩١).
با توجه به اینکه افزایش سطح تواناییها و مهارتهای خانواده در ایفای نقش تربیتی متناسب با اقتضائات جامعه اسلامی جزو مطالبات تحول بنیادین آموزش و پرورش (راهکار ٤ سندتحول بنیادین آموزش و پرورش ، ١٣٩٠) است و پژوهشهای اخیر به طور کلی در مقطع متوسطه بوده و در مقطع ابتدایی و سطح ملی انجام نشده است و همچنین با توجه به این امر که این موضوع یکی از اولویتهای پژوهشی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در سالهای ١٣٩٤ و ١٣٩٥ اعلام شده است ، لذا این مطالعه با هدف شناسایی نیازهای والدین دانش آموزان دوره ابتدایی در زمینه تربیت اجتماعی انجام شده است و درنظر دارد به سؤالهای زیر پاسخ دهد: ١.
یافته های این پژوهش ابعاد و نشانگرهای تربیت اجتماعی را در چهار بعد شناخت ویژگیهای کودکان ، با سه نشانگر (رفتار متناسب با سن دانش آموز، برقراری ارتباط با سازمانهای اجتماعی، خود پنداره /هویت )، مهارتهای فردی با سه نشانگر (مهارتهای برنامه ریزی و تصمیم گیری، مهارتهای تفکر، مهارتهای زبانی)، مهارتهای میان - فردی با یک نشانگر (مهارت ارتباط با دیگران ) و بعد مهارتهای شهروندی با چهار نشانگر (رسانه ، ارزشها، مهارتهای اجتماعی، احترام به تنوع و گوناگونی) شناسایی شد.