چکیده:
دکترین مسئولیت حمایت ، ارایه یک راهکار مثبت ، مفید و ضروری بین المللی برای توسعه صلح و امنیت در جهان و جلوگیری از نقض حقوق ، قتل و کشتار است که از کانال مجامع بین المللی در زمانی که دولت های مسلط در کشورها تمامی راه ها را برای اصلاح امور بسته اند و یا به قطعنامه های سازمان ملل بیتوجهی کرده و خشونت را نسبت به مردمان خود روا میدارند اعمال میشود. مسئولیت حمایت به نوعی جامعه جهانی را در قبال حفظ صلح و امنیت مردم جهان ، مسئول انگاشته است و بار مسئولیت حمایت و حفاظت از آنها در قبال نقض گسترده حقوق بشری را به مجامع بین المللی از جمله سازمان ملل متحد و شورای امنیت سپرده است . این دکترین گاهی در قالب پیشگیری و گاهی در قالب اقدام و دخالت مستقیم و در نهایت در قالب بازسازی، ظهور و بروز مینماید که این سازوکار بر اساس قواعد و مقررات بین المللی صورت میپذیرد. البته در رویه عملی انتقاداتی به دکترین مسئولیت حمایت نظیر مصلحت سنجی، دخالت سلیقه ، ترجیح نفع اعضای دارای حق وتو بر کشور ستمدیده ، سوءاستفاده از اهرم دخالت نظامی و... دیده میشود که همگی قابل بررسی و تامل است . در پژوهش پیش رو که به روش تحلیلی و توصیفی تنظیم شده است قصد داریم تا دکترین مسئولیت حمایت را از پیدایش آن تا به امروز مورد بررسی جامع و کامل قرار داده و تمامی جوانب حقوقی، از جمله مزایا و معایب آن را با نگاهی به اسناد بین المللی و رویه عملی مورد مطالعه قرار دهیم .
خلاصه ماشینی:
در رابطه با «مسئولیت حمایت»، پیشنهاد اصلی هیئت را میتوان اینطور خلاصه کرد: هیئت، این هنجار در حال شکلگیری را تائید میکند که یک «مسئولیت حمایت بینالمللی جمعی» وجود دارد که با مجوز شورای امنیت برای مداخله نظامی به عنوان آخرین راه چاره، قابل اعمال میباشد و در مواقع بروز نسل کشی و دیگر کشتارهای در سطح گسترده، پاک سازی قومی یا نقض جدی حقوق بشردوستانه که دولت حاکم ثابت کرده است نمیتواند و یا نمیخواهد از آن جلوگیری کند، به کار بسته میشود.
کما این که حتی در گزارش کمیسیون نیز همواره بر این مسئله تاکید شده است که مداخلات باید با مجوز شورای امنیت باشد؛ اما همین گزارش مداخله بشردوستانه ناتو در کوزوو را که بدون مجوز شورای امنیت صورت گرفت به عنوان مثالی از نقش سازنده سازمانهای منطقهای در زمان ناکارآمدی شورای امنیت بیان سورل، مارک، سازمان ملل متحد و حل بحرانهای بینالمللی، ترجمه ابراهیم بیک زاده، نشریه نامه مفید، شماره 14، 1377، ص 120.
زمانی که «مسئولیت حمایت» در بعد «پیش گیری» با شکست مواجه شده است؛ وقوع نسل کشی، جنایات جنگی، جنایت علیه بشریت و پاکسازی قومی محتمل است، دولت هدف نمیخواهد یا نمیتواند در اصلاح وضع موجود قدمی بردارد، جامعه جهانی گزینهای جز مداخله نظامی پیش روی خود ندارد، پنج معیار مشروعیت مداخله که توجیهگر مداخله هستند محرز است و علی رغم تمام این شواهد، شورای امنیت از صدور مجوز مداخله امتناع میکند و مجمع عمومی نیز از اختیارات قانونی خود برای حل بحران استفاده نمیکند، مداخله نظامی توسط سایر دولتها و یا سازمانهای منطقهای به صورت محدود و به شیوه تجویز شده در دکترین «مسئولیت حمایت» مجاز خواهد بود.