چکیده:
احدیت، قله توحید است که سوره توحید این مرتبه را گزارش میکند؛ آن هم در ظاهری سهل و ممتنع و ساختاری سلبی که از معرفیهای اثباتی معمول، متفاوت است. در نوشتار حاضر با روش معناشناختی (واژهشناختی، روابط همنشینی، جانشینی و سیاق) و تحلیل روایات و تفاسیر، مفهوم قرآنی احد، واکاوی و سپس با احدیت عرفانی، مقایسه و موازنه و درنهایت، فضای ادراکی آن به تصویر کشیده شده است. توصیفات سلبی از احدیت به شناختپذیر نبودن آن اشاره دارند. خدایی که در وهم و اندیشه و وصف بیاید، نه خدای مطلق که خدای مخلوق در اعتقاد است. همچنین اوصاف سلبی از نسبت بسیار نزدیک ذات با موجوات حکایت دارد؛ نسبتی که حتی تعبیر نزدیک نیز برای آن نارسا است و جایی برای غیریت و استقلال باقی نمیگذارد؛ چنانکه عارفان وحدت وجودی با نظریه تجلی، از راز عینیت حق و خلق پرده برداشتهاند. احدیت در یگانگی ادراک میشود. این یگانگی با تجلیات محبوبی و فنای محب از محبی و ورود او در محبوبی حاصل میشود. به نوعی انسان تبدل وجودی مییابد و خدا در انسان فردیت مییابد (قرب نوافل) و او در خدا فانی (قرب فرائض) و با خدا یگانه میشود.
خلاصه ماشینی:
ساختار سهل ممتنع سوره توحید وجود معنایی ورای معنای ظاهری را حکایت میکند؛ زیرا اگر مقصود از معانی آیات، تنها معنای ظاهری آنها بود، در آن صورت درکشان آنقدر سخت نبود که گفته شود متعمقین آخرالزمان به فهمش قادر خواهند بود (کلینی، 1407ق: 91/1)؛ حتی ترجمه و سیاق آیه اول آن هم از ویژگی سهل ممتنع بودن خارج نیست: «بگو، او خدا یکی است»؛ یا بار معنایی «صمد» آنقدر زیاد بوده است که برخی مفسران تنها به تفسیر آیه دوم اکتفا کردهاند؛ مانند ابنهمام صنعانی (لسانی، 1367: 3020/7) و شیخ علی حزین اصفهانی (آقابزرگ، 1408 ق: 336/4 و 349/4).
3. نفی تولید و غیریت: گفته شد صمد لم یلد و لم یولد است؛ یعنی هر رابطهای را که مبتنی بر تولید باشد نفی میکند؛ زیرا تولید مستلزم انفصال، ترکیب، تجزیه، مباینت، مجانست و مماثلت است و همه این موارد مستلزم نیازمندی خداوند و وجود کفو برای او هست؛ در حالیکه او هم بینیاز است، هم کفوی ندارد، هم احدی است که ترکیب و تجزیه و انقسام در او راه ندارد (مصطفوی، 1360: 279/6؛ طباطبایی، 1374: 673-672/20؛ خطیب، بیتا: 1714/16؛ حقی بروسوی، بیتا: 539-538/10؛ آلوسی، 1415ق: 513/15؛ تهرانی، 1426ق: 264/3؛ کاشانی، 1422ق: 469/2).
بنابراین، احدیت در قرآن با غیب هویت همنشین میشود و هر نسبتی را نفی میکند و به دلیل سلب کثرت، صفت، نسبت و مقایسه قابل شناخت نیز نخواهد بود؛ اما اینکه این سلبها چه مفهومی دارند و چگونه به تحقق میانجامند با وصفی واضحتر میشوند که از آستانه این مرتبه شده است.