چکیده:
ارتداد در شریعت اسلامی به معنای عدول از دین اسلام است که مطابق مقررات اسلامی
وصفی مجرمانه داشته و مجازات آن از جمله شدیدترین مجازا تها به شمار م یرود. برخی از
دول تهای اسلامی نیز ارتداد را جرم تلقی نموده و مستوجب مجازات مقرر در شرع دانسته اند.
این در حالی است که به موجب اندیشه حقوق بشر غربی و وفق برخی از اسناد بین المللی حقوق
بشر، جرم انگاری ارتداد با حقوق بنیادین و اولیه بشری در تعارض بوده و فرد باید در کنار حق
انتخاب دین و مذهب دارای حق تغییر دین و مذهب نیز باشد. این دو رویکرد متفاوت نسبت به
مساله ارتداد برآمده از جایگاه و محدوده آزادی ها از جمله آزادی تفکر، آزادی عقیده و آزادی دین
و مذهب در هر یک از حقوق بشر اسلامی و حقوق بشر بی نالمللی است. مقاله حاضر جرم انگاری
ارتداد را با تاکید بر مبانی نظری دو رویکرد مزبور در دو حوزه حقوق بشر و حقوق شهروندی
ارزیابی می نماید
خلاصه ماشینی:
این در حالی است که به موجب اندیشه حقوق بشر غربی و وفق برخی از اسناد بین المللی حقوق بشر، جرم انگاری ارتداد با حقوق بنیادین و اولیه بشری در تعارض بوده و فرد باید در کنار حق انتخاب دین و مذهب دارای حق تغییر دین و مذهب نیز باشد.
در این راستا دیالکتیک موضوع از دو جنس خواهد بود: نخست ، دیالکتیکی مفهومی که ناشی از تفکیک حقوق بشر و حقوق شهروندی است و فلسفه جرم انگاری ارتداد حاصل توجه به هر دو جنبه است و دوم ، دیالکتیکی مکتبی که برآمده از جهان بینی های متفاوت حاکم بر حقوق بشر اسلامی و حقوق بشر بین المللی است .
جهاد آزادی بخش اسلامی و جرم انگاری ارتداد: مبنای نظری مشترک و چالش حقوق بشر بین المللی مطابق آن چه پیش تر اشاره شد، طبیعت دین به گونه ای است که اجبارپذیر نیست ؛ با این وجود برخی امور مقدماتی در پذیرش دین هست که اجبارپذیر است ؛ از جمله این که باید با اجبار موانعی را که در جهت نرسیدن حقایق به مردم وجود دارد، رفع نمود.
از این رو در جرم انگاری ارتداد بیش از ملاحظات و آزادی های حقوق بشری ، ملاحظات حقوق شهروندی در جامعه اسلامی مطمح نظر قرار گرفته است .
در قطعنامه مجمع عمومی مصوب ٢٠٠٩ نیز در مورد وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران بر استمرار مجازات اعدام و محدودیت های جدی در مورد آزادی عقیده و بیان و دین و مذهب بدون تصریح به ارتداد تأکید شده است .