چکیده:
آیه 172 از سوره اعراف به آیه الست شهرت دارد. موضوع این آیه، پیمان ازلی خداوند با بندگانش در عالم ذر است. از آن جا که این میثاق، دلالت ضمنی بر عشق و محبت خداوند به بنی آدم دارد برخی اختلاف نظرهای مهم در بین مفسران قرآن درباره اینکه این محبت چیست یا به چه معنی است و چگونه ممکن است وجود داشته است. در خصوص محبت از یک طرف متکلمین بودند که آن را به اراده خداوند تاویل می کردند و از سوی دیگر، صوفیه و اهل حدیث بودند که معنی صریح آن را بدون هر گونه تاویلی قبول داشتند و میبدی هم یکی از آن ها بود. بر اساس رهیافت تفسیری اهل باطن و اندیشه های کلیدی عارفان طبق نظر صوفیه که میبدی هم از آن پیروی کرده است خطاب الهی در میثاق الست حکم شراب محبت را دارد که وجود عارف را مستی می بخشد و ماهیت پیمان الست تجربه ای ساده و صرفا درباره ربوبیت پروردگار نبود، بلکه تجربه ای بود عرفانی و عمیق که ارواح در آن علاوه بر ربوبیت پروردگار درباره معشوقی او نیز پیمان بسته بودند. در این مقاله به روش توصیفی - تحلیلی پیش فرض های میبدی در تفسیر و توجیه او درباره الست و محبت خداوند بررسی و رهیافت کلامی او در کتاب کشف الاسرار و عدهالابرار تبیین شده است.
خلاصه ماشینی:
عامۀ اهل سنت و متکلمان در بحث خود در بارٔە میثاق، مسئلۀ ایمان را مطـرح میکردند که یک مسئلۀ کلامی است ، اما ارتباط بحث محبت با مسئلۀ میثاق که مـورد نظر ما در این پژوهش است ، در نظریۀ صوفیانه از همان قرون اولیه وجود داشته ، امـا فراگیر نبوده است چرا که اولین نمایندگان ایـن جریـان در اقـوال خـود از واژگـانی استفاده میکردند که از حیطۀ زبـان قـرآن و حـدیث خـارج نشـدهانـد و بـه تـدریج تفسیری صوفیانه از مسئلۀ میثاق و عهد الست در بین محققـان صـوفیه مـورد توجـه قرار گرفت و به صورت مفهوم کلیدی در قرن پنجم درآمد.
ارتباط عهد الست و آیۀ «یحـبهم و یحبونـه »، تخصـیص خطـاب السـت ، یـادکرد خاطرٔە آن، الست و عشق ازلی، و تبیین دیدگاههای کلامی و اعتقادی درباره السـت و محبت با توجه به پیش فرضهای محبـت در تفسـیر میبـدی بـر ایـن آیـه ، از نکـات قابل تأملی است که در این پژوهش به آنها اشاره شده است و آنچه از رهگـذر ایـن مباحث مهم و راهبردی استنباط و دریافت میشود حاکی از رابطـه و نسـبت محبـت میان خداوند و انسان است و این عقیده را تقویت میکند کـه ماهیـت پیمـان السـت تجربه ای ساده و صرفا دربارٔە ربوبیت پروردگار نبود، بلکـه تجربـه ای بـود عرفـانی و عمیق که ارواح در آن علاوه بر ربوبیت پروردگار در بارٔە معشوقی او نیز پیمان بسـته بودند و محبت به عنوان صـفت خداونـد در ابعـاد مختلـف ایـن میثـاق بـه گونـه ای جلوهگر است که هرگونه تردید و انکاری را در مـورد محبـت خـدا و انسـان مرتفـع میسازد.