چکیده:
مطالعات موجود پیرامون ارتباط میان ساختار شبکه بانکی و ثبات مالی به دو رشته مجزا با نتایج کاملا متفاوت تقسیم می شوند. این مطالعات بر این اساس طبقه بندی می شوند که اعتقاد دارند که تمرکز در شبکه بانکی اثر بی ثباتی دارد (فرضیه تمرکز-شکنندگی) یا در مقابل اثر ایجاد ثبات دارد (فرضیه تمرکز-ثبات). هدف مقاله، آزمون هر دو فرضیه (تمرکز-ثبات) و (تمرکز-شکنندگی) می باشد. بر این اساس و برای آزمون این دو فرضیه، نخست اثر مستقیم تمرکز در شبکه بانکی بر شکنندگی سیستم بانکی توسط یک مدل باینری آزمون می شود. این مدل در واقع به آزمون (تمرکز-شکنندگی) می پردازد. برای آزمون فرضیه (تمرکز-ثبات) وجود اثر غیرمستقیم با آزمون دو کانال انتقال تمرکز بر ثبات مالی در بانکداری یعنی کانال بازده دارائی ها و کانال نرخ بهره بررسی می شود. در این دو کانال تمرکز در بانکداری متغیر برون زای اصلی است و متغیر بازده دارائی ها و حاشیه سود متغیر وابسته هستند. در واقع نخست اثر تمرکز بر بازده دارائی ها و حاشیه خالص نرخ بهره برآورد می گردد، سپس با پیش بینی آن ها در مدل رگرسیونی مجزا تاثیر آن ها بر شکنندگی بانکی دوباره مورد آزمون قرار می گیرد. مطابق با نتایج به دست آمده، با در نظر گرفتن شاخص هرفیندال هرشمن نیز که برای اندازه گیری تمرکز بانکی لحاظ شده است، می توان نشان داد که فرضیه تمرکز-شکست در شبکه بانکی کشور برقرار است و در شبکه بانکی کشور ارتباط مثبت و معنی دار میان ورشکستگی و تمرکز بانکی وجود دارد. در این حالت در شبکه بانکی کشور مسئله شکنندگی بانک های بزرگ مطرح می شود.
خلاصه ماشینی:
در واقͽ، طرفداران نظريه تمرکز‐ثبات نشان دادند که بانک هاي بزرگتر در سيستم بانکداري متمرکز (انحصاري) سودهاي خود را افزايش ميدهند 1 $JKLRQ 2 DROO 3 CRQVtLtXtHd YDOXH 4 3HdDXJD SDQFKH] (فرگزاس و راچت ١، ١٩٩٧) و بنابراين با تأمين سرمايه پشتيبان ٢ بالاتر که محافظ شوکهاي کلان اقتصادي خارجي و شوکهاي نقدينگي است ، شکنندگي مالي کاهش مييابد (مچوس و وايوز٣، ٢٠٠٠؛ بويد٤ و همکاران ، ٢٠٠۴).
1 CKDQ 2 KHHOH\ 3 3DrN DQd 3HrLVtLDQL 4 BHFN 5 DLDmRQd DQd D\EYLJ 6 BR\d DQd 3rHVFRtt 7 BRRt DQd 7KDNRr 8 MHRQ DQd :HLOO اين بدين معني است که از ديدگاه قانوني، نظارت بر اين قبيل مؤسسات مالي اثربخش تر است و ريسک سرايت بهتر قابل کنترل است (آلن و گال ١، ٢٠٠۴).
فرضيه سوم بيان ميکند که بازارهاي بيشتر متمرکز از درجه بزرگتري از nناکارآمدي در تنوع ريسک m رنج ميبرند، به اين دليل که افزايش اندازه بانک ها پس از ادغام ها و مالکيت ها، 1 $OOHQ DQd GDOH 2 7RR ELJ tR IDLO 3 MLVKNLQ 4 BR\d DQd 1LFROR 5 CDmLQDO DQd MDtXtHV به طور عمده منجر به کاهش کارايي اجرايي، کنترل داخلي کاراي اندک و افزايش ريسک هاي عملياتي ناشي از شکست هاي نظارتي شده است (کترلي و همکاران ١، ٢٠٠٧).
جيمنز٦ و همکاران (٢٠٠٧) در مطالعه خود با 1 BRrdR 2 +RJJDrtK 3 OHVV YDrLDEOH DJJrHJDtHd EDQNLQJ SrRILtDELOLt\ 4 tKH mRrH YRODtLOH DJJrHJDtHd EDQNLQJ SrRILtDELOLt\ 5 +HLmHVKRII DQd 8KdH 6 -LmHQH] استفاده از داده هاي بانک هاي اسپانيايي نشان دادند که رابطه مثبتي ميان رقابت بانکي و ريسک سيستماتيک در بانکداري وجود دارد.