چکیده:
یکی از موضوعات مطرح پس از اسقرار حکومت صفویه در ایران رسمیت مذهب شیعه بود. در این بین، برپایی مراسم یادبود امام حسین (ع) و ذکر وقایع کربلا به یکی از مراسم نسبتا رایج در این دوره مبدل گردید، چنانکه پس از آن نیز ادامه یافت. این پژوهش در ابتدا به بررسی زوایای کمتر پرداخته شده به این موضوع از دوره صفوی همچون رسم بگم (Begum) و یا قربانی شتر پرداخته و سپس اجرای مراسم تعزیه در دوره قاجار را مورد بررسی قرار خواهد داد. با این حال، رویکرد این پژوهش بیشتر به بررسی این موضوع می پردازد که برپایی مراسم یادبود به ویژه از سوی دربار قاجار تنها به واسطه عشق و علاقه به جریان کربلا نبوده است. بلکه می توان این جریان را با توجه به ساختار درونی و بیرونی مکان های برپایی نمایش تعزیه همچون تکیه دولت، با نگاهی مبتنی بر بهره گیری های سیاسی منتج از آن مورد توجه قرار داد، موضوعی که تاکنون به صورت جدی به آن پرداخته نشده است. در این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کمتر مورد توجه قرار گرفته از سوی سایر پژوهشگران، به کارکردهای سیاسی-اجتماعی تعزیه به ویژه در دوره قاجار پرداخته می شود.
One of the posed issues after the establishment of the Safavid monarchy in Iran was recognized the Shi’i as official religion. Meanwhile, performance the commemorative ceremonies of Imam Hossein (AS) and mention the events of Karbala became to one of the slightly popular ceremonies in the period, as it continued afterwards. The study first investigates the aspects which it less attention about this issue from Safavid era, such as Begum or camel sacrifice rituals, and then examine ta’ziyeh ceremony in the Qajar period. However, the approach of the study mostly explores performance the commemorative ceremonies, especially from the Qajar court, was not only by passion of the story of Karbala. But could attention this course in according to the inside and outside structure of sites of performance of Ta'ziyeh drama, such as Takkiyeh Dowlat, with perspective on the political importance followed by that, the issue which has not seriously been proceed so far. This article aims to investigate the socio-political functions of Ta'ziyeh especially in the Qajar period by descriptive-analytical method and using sources from other researchers which less attention.
خلاصه ماشینی:
"1 در اینجا استدلال من تقریبا شبیه به ادعای افشین مرعشی است که تکیه دولت بهعنوان حوزه اجتماعی-فرهنگی، بهمنظور تشویق مشارکت عمومی در مراسم دربار بوده و از این طریق مشروعیت خود را از طریق اجراهای مذهبی اثبات میکردهاند.
این بخش بهمنظور شفافسازی عملکرد قدرتمند دولت در ظهور قاجار، نه تنها از لحاظ اینکه چگونه نخبگان از شیوههای نمادین برای مشروعیت بخشیدن بهقدرت استفاده میکنند، بلکه چگونه دولت فرایندی اجرایی بهحساب میآید که در نهایت بهواسطه طرحها، نمایشنامهها و رویههای نمایش مذهبی ایجاد شده گرداگرد احساسات شدید نیروی جمعی شناخته میشود.
2 با این حال، تکیه در زبان فارسی، عمدتا به یک مکان عمومی اشاره دارد که در آن وقایع کربلا بهصورت تئاتر نمایش داده میشود و توسط حضاری دیده میشود که از نزدیک با جلوی صحنه تعامل دارند و اجرای مراسم سوگواری را مشاهده میکنند.
همانطور که در سفرنامه ویلیام فرانکلین (1787-1786م) شرح داده شدهاست، در دوره سلطنت شاهسلیمان (1694-1666م) و سلطانحسین (1722-1694م) آخرین شاه صفوی، این مراسم بهحرکت دسته جمعی بسیار محبوب با خصوصیات متفاوت نمایشی توسعه یافت که در قرن هجدهم زمینه را برای ظهور تعزیه از لحاظ فن نمایشی نمایشنامهها و اجراهای صحنهای فراهم کرد.
بهگفته عباس امانت، آنچه که ناصرالدینشاه از سوی تکیه دولت مجبور به ارائه آن بود، تاحدی امکان مشروعیت بخشیدن بهقدرت و تعمیم منطقی و اجتنابناپذیر از برخوانیهای نمایشی بود که شاه و دولت قاجار بهجای علما آنرا ارائه دادند و از این طریق فرصتی برای نشان دادن تعهد خود به شیعیان و اولیای شهید آنها در دیدگاههای فراوان ایجاد کردند."