چکیده:
حریز بن عبدالله سجستانی در سند 1320 روایت حضور دارد و طبق ظاهر جوامع روایی، حدود 200 روایت از این تعداد که بیشتر آنها مصدر فتاوای فقهی است را بیواسطه از امام صادق (ع) نقل کرده است. در همین حال کشی و نجاشی از یونس بن عبدالرحمن روایت کردهاند که حریز جز یک یا دو روایت از امام صادق (ع) نشنیده است. این گزارش سبب شده است برخی فقیهان نامدار و بسیاری از رجالیان متأخر از ظهور روایات بیواسطۀ ایشان در نقل مستقیم دست بدارند و حکم به ارسال این روایات کنند. تحقیق فرارو با هدف تبیین وضعیت ارسال یا اتصال در این قطعه از سند روایات یاد شده از روش اسنادی و تحلیل استقرائی بهره برده و نتیجه گرفته است سخن یونس درست نیست؛ زیرا اولاً، سند روایت کشی و نجاشی مخدوش است؛ و ثانیاً، قرائنی در روش حریز در نقل روایات پیشگفته وجود دارد که به وضوح نشان میدهد ایشان دستکم هجده روایت را شخصاً و با روش «سماع» یعنی نقل بیواسطه از امام صادق (ع) متحمل شده است و از اینرو حصر موجود در گزارش کشی و نجاشی بیاعتبار میشود و در نتیجه نمیتواند با ظهور روایات بیواسطه در نقل مستقیم معارضه کند.
Hariz bin Abdullah Sajestani is present in the documents of 1320 narrations. According to main narrations books, Hariz quoted 200 narrations, most of which are basis of jurisprudential sentences. In the meantime “Mohammad bin Amro Kashi” and “Abul Abbas Najashi” quoted from Younis as saying that Hariz did not directly hear more than one or two narrations from Imam Sadegh. This report causes some famous jurists and recent experts of Rejal science to ignore Hariz’s with-no- mediator narrations and to take them as “mursal narrations”. The current study aims to explain the directness or indirectness of quotation in this piece of mentioned narrations document while using documentary method and inductive analysis; then this paper comes to the conclusion that Younis’ claim is not right. To show this matter, there are two reasons: (1) the document of Kashi’s and Najashi‘s narrations was not intact and (2) some evidences, which are found in Hariz’ method for direct quotation from Imam Sadegh, show that Hariz personally quoted at least 18 narrations while using “auditory method” to directly quote from Imam Sadegh. Hence, restriction made by Najashi and Kashi is unreliable; consequently it cannot be taken as opposition to with-no- mediator narration in Hariz’s direct quotation.
خلاصه ماشینی:
2. دستۀ دیگر تلاشهایی است که با پذیرش ارسال برخی احادیث، سعی میکنند اثبات کنند مرسل بودن آنها را از اعتبار ساقط نمیکند؛ مانند رأی شیخ طوسی در حکم به اعتبار مراسیل ابن ابی عمیر و صفوان بن یحیی و محمد بن ابی نصر (طوسی، 1417ق، 1: 154) و تبعیت تعدادی از فقیهان و رجالیان از ایشان (نک به: حلی، 1425ق، 3: 461؛ شهید اول، 1419ق، 1: 49؛ سبزواری، 1427ق، 2: 514؛ نراقی، 1422ق، 33؛ حر عاملی، 1409ق، 30، 231؛ قمی، 1430ق، 2: 518)؛ و نیز تصحیح مراسیل صدوق توسط بسیاری از رجالیان این گونه تعابیر، روایت را مرسل میکند (شهید ثانی، 1432ق، 1: 196؛ مامقانی، 1393ق، 1: 254).
نتیجۀ این گزارش رجالی این است که همۀ روایات بیواسطۀ وی از امام صادق (ع) محکوم به ارسال شده و از اعتبار ساقط میشوند؛ زیرا همانطور که گفته خواهد شد حدیث مرسل فاقد اعتبار است و از طرف دیگر، هیچ کدام از رجالیان نیز مرسلات او را چون صفوان و بزنطی و ابن ابی عمیر در حکم مسند ندانستهاند و تنها مرحوم میرداماد سعی کرده است راهی را در پیش گیرد که اثبات خواهد کند حریز دارای این ظرفیت یعنی همطرازی با امثال صفوان و ابنابیعمیر را دارد و البته در پژوهۀ فرارو این تلاش نقل و نقد خواهد شد.