چکیده:
هر تمدنی، ریشه های تاریخی کهنی داشته باشد، به تناسب دیرینگی، ممکن است ابهام هایی نیز
داشته باشد. تمدن کهن پارسی، که امروزه باشناسه ی زبان پارسی تعریف می شود، اکنون در
واحدهای سیاسی مختلفی تقسیم شده است. عنوانی که بتواند همه ی ریشه های گذشته را روشن
کند و وارثان این فرهنگ و تمدن در چتر تمکین آن جمع کند، چیست؟ در این مورد، نظرهایی
طرح شده است. در این نوشتار، بر لزوم توجه و هتمام به این حوزه فرهنگی تاکید شده است.
بررسی شده که درست ترین عنوانی که بتواند همه ی ظرفیت های این حوزه پوشش دهد، چیست.
این قلم عنوان "فرهنگ پارسی" را پیشنهاد می کند و پارسی اصلی نخستین را با تکیه بر منابع
کهن بازشناسی کرده است.
خلاصه ماشینی:
در اين تعبير منظور از تمدن سبک زندگي و فرهنگ است که تجلي و نماد آن زبان پارسي است ، تا شامل ديگر بخش هاي فرهنگ مانند آداب و رسوم ، تاريخ و علايق مشترک نيز باشد.
اين قلم در صدد است ريشه ي تاريخي تعبير پارسي و دري را بکاود و نشان دهد که هر دو تعبير به يک حوزه ي فرهنگي و سرزميني پيوست دارد و به يک زبان اطلاق ميشده است .
در متن هاي کهن اوستا و پهلوي به روشني تمام ، از جاري شدن رودهاي «هري - رود»، «هيرمندرود»، «بلخ رود» و «مرو رود» از اوپائيري سئن ، اپارسن و پارس سخن گفته اند که بدون ترديد اين رودها از کوه هاي بابا و هندوکشکه در مرکز افغانستان جاگير است ؛ سرچشمه گرفته است از کوه هاي بابا و هندوکش ، شش رود برخاسته که افزون بر چهار رودخانه ي بالا، کابل رود نيز از اين کوه ها جاري ميشود..
چون دين زرتشت در دامنه هاي کوه اوپائيري سئن نازل شده ، دين زرتشت هم به «دين پارسي» شهرت يافت و زبان کتاب اين دين [اوستا] نيز پارسي خوانده شده است .
بنا بر اين ، پارس اصلي و نخستين ، همان کوه هاي مرکز افغانستان امروز، يعني «بابا» و «هندوکش » است و دين و زبان پارسي منسوب به اين سرزمين است .