چکیده:
تفسیر العیاشی، تفسیر مأثوری است که روایات آن به شکل مرسل در اختیار ما قرار دارد. این روایات گر چه از سوی برخی صاحبنظران تلقی به قبول شده است، اما ارسال در سند، ضعفی است جدی که به سادگی نمیتوان از آن چشم پوشید. بررسی تطبیقی روایات چنین آثاری با متن منابعی که روایات را به شکل مسند نقل کردهاند، یکی از روشهای رایج در بین حدیثپژوهان برای رفع این نقیصه است. در این پژوهش برای بازیابی و یا یافتن اسانیدی برای روایات مرسل این تفسیر از روایات به یادگار مانده از شیخ صدوق در آثارش کمک گرفته شد که با مطابقت این دو، آثار و نتایج سودمندی حاصل گردید؛ بازیابی اسانید 21 روایت تفسیر العیاشی و نیز اعتباربخشی به 110 روایت آن از نتایج این تحقیق است.
خلاصه ماشینی:
جدا از این احادیث - که شیخ صدوق از عیاشی روایت کرده است و بخشی از آن در تفسیر العیاشی کنونی وجود دارد - روایاتی نیز در آثار شیخ صدوق دیده میشود که میتوان آنها را به شکل کامل، تقطیع شده و یا با اندکی تصرف در تفسیر العیاشی یافت؛ با این فرق که شیخ صدوق این روایات را از طریق غیر عیاشی نقل میکند؛ برای نمونه: عیاشی ذیل آیۀ 39 سورۀ ص نوشته است: عن حماد بن عثمان قال: قلت: لأبی عبد الله( إن الأحادیث تختلف عنکم، قال: فقال: إن القرآن نزل علی سبعة أحرف و أدنی ما للإمام أن یفتی علی سبعة وجوه، ثم قال: هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسابٍ.
6 شیخ صدوق نیز این روایت را در علل الشرائع به همین شکل نقل میکند: حدثنا المظفر بن جعفر بن المظفر العلوی -رحمه الله - قال: حدثنا جعفر بن محمد بن مسعود، عن أبیه، قال: حدثنا نصر بن أحمد البغدادی، قال: حدثنا عیسی بن مهران، قال: تفسیر العیاشی، ج2، ص2، ح2.
1 شیخ صدوق همین روایت را در علل الشرائع نقل کرده است: حدثنا المظفر بن جعفر بن المظفر العلوی - رضی الله عنه - قال: حدثنا جعفر بن محمد بن مسعود، عن أبیه، قال: حدثنا إبراهیم بن علی، قال: حدثنا إبراهیم بن إسحاق، عن یونس بن عبد الرحمن، عن علی بن أبی حمزة، عن أبی بصیر قال: سمعت أبا جعفر ( یقول: لا خیر فیمن لا تقیة له، و لقد قال یوسف: (أَیَّتُهَا الْعیرُ إِنَّکُمْ لَسارِقُون( و ما سرقوا.