چکیده:
ریشه تحریف گرایی، غفلت از حاکمیت مطلق قرآن بر تمام روایات و اندیشههاست. تحریف گرایان، روایات را حاکم بر قرآن میشناسند، در حالی که روایات بنا به خود قرآن و نص صریح معصومین علیه السّلام در اخبار عرض، محکوم قرآناند. در یک نگاه کلی، تحریف قرآن را میتوان به دو نوع معنوی و لفظی تقسیم کرد. مقصود از تحریف معنوی، برداشت انحرافی و توجیه سخن بر خلاف مقصود گوینده است. این نوع تحریف به طور قطع درباره قرآن رخ داده است. مقصود از تحریف لفظی، تبدیل یا کاهش و افزایش سخن گوینده است؛ آنچه بیشتر مورد نزاع و اهتمام قرآن پژوهان است بررسی تحریف قرآن به معنی کاهش و نقصان در کلمات، آیات و حتی سورههاست؛ چون تحریف به معنی افزایش آیه یا سورهای در قرآن و تبدیل آیات به آیاتی دیگر، قائلی ندارد و موضوعا منتفی است. مساله پژوهش پیش رو اثبات مصونیت قرآن از تحریف و جعلی بودن روایات تحریف است که با روش توصیفی_تحلیلی و به شیوه کتابخانهای، با نقد سندی و متنی روایات تحریف، به اثبات جعلی بودن اینگونه روایات پرداختیم و این نتیجه حاصل شد که عموم روایات ادعایی تحریف، یا فاقد اتصال سند است یا از راویانی نقل شده است که به کذب و جعل و غلو اشتهار دارند و شماری نیز از منابع فاقد اعتبار میباشند که از کتب مجهول الحالی نقل شدهاند که روایات مسند را با روایات مرسل بهم آمیختهاند.
خلاصه ماشینی:
"درباره این گونه تحریف در صورت نه در ماده، در ثنایای بحث روشن میشود که تدوین قطعی مجموع مصحف شریف در زمان حضرت رسول صلی الله و علیه و آله و سلم از یک سو و عنایت و حمایت و هدایت اهل بیت عصمت علیه السلام و پیروان راستین آنان از سوی دیگر و اهتمام صحابه و سایر مسلمانان به صیانت قرآن از گزند هر گونه تغییر و تحویل و تبدیل صوری و مادی از سوی افراد، مانع دستیابی بیگانه به حریم قرآن کریم شده است.
مدعیان تحریف میگویند: کتابی مفید قطع است ـ یعنی انسان به تمام کلماتش قطع دارد ـ که یا جمع آن به معصوم منتهی شود یا خود کتاب با تمام الفاظ آن به طور متواتر نقل شده باشد؛ اگر معصوم علیه السلام گزارش دهد که کتابی از آغاز تا پایانش صحیح است و کم و زیادی در آن راه نیافته است، میشود خبر واحد محفوف به قرینه قطعی و چنین خبری قطعا حجت است.
اگر چنین گزارشی در دست نباشد، میبایست قرآن متواتر باشد وجریان قرآن نه به طور خبر واحد محفوف به قرینه قطعی نقل شده است و نه به طور تواتر؛ زیرا طبق شواهد فراوان تاریخی ابوبکر به زیدبن ثابت دستور جمع آوری قرآن را داد و زید با شهادت دو عادل آیات را در قرآن ثبت کرد؛ پس قرآن ظنی السند است و چیزی که ظنی السند است و در عین حال پراکندگی دستهای دشمنان در جمع آن راه پیدا کند، یا درباره اش به وقوع تحریف اطمینان پیدا میکنیم یا حداقل، احتمال عقلایی میدهیم که تحریف در این کتاب راه یافته باشد."