چکیده:
دو ادبیات کهن فارسی و عربی، از مهمترین ادبیاتهای تمدن بشری به شمار می آیند، که هر نوع و گونه
ادبی را در خود جای دادهاند و در طول تاریخ پربارشان، آن را آزمودهاند. به همین دلیل وقتی صحبت از
ادبیات مقاومت یا پایداری به عنوان یک نوع خاص ادبی به میان میآید، بیتردید؛ در شکل کلی و عام
خود، در متون ادبی این دو زبان از گذشته تا به حال وجود داشته و در جای جای آنها، گاه به شکل
معمولی و گاه به اشکال برجسته، خود را به نمایش میگذارد. پس از هجوم دشمنان و درگیری و پدیده
مقاومت، نوبت به ادبیات مقاومت میرسد، تا ملتها به واسطه آن بتوانند اندیشهها، از خودگذشتگیهاو مفاخر تاریخ مقاومت خود را در ادبیات نشان دهند.در این مقاله برآنیم تا ملیگرایی را به عنوان یکی از
ویژگیهای ادبیات مقاومت در اشعار ملی دو شاعر معاصر ایرانی در عرصة ادبیات مقاومت ایران، عارف
قزوینی و بهار و شاعر فلسطین، ابراهیم طوقان، بررسی و مقایسه کنیم.
خلاصه ماشینی:
به سوي تو روي ميآورم ، به شکرانۀ نعمت سلامتي تونل ها ١٥٦ / فصلنامه تحقيقات جديد در علوم انساني، دوره جديد، شماره ششم ، زمستان ١٣٩٦ * * * * * اي خطه ايران ميهن اي وطن من اي گشته به مهر تو عجين جان و تن من تا هست کنار تو پر از لشکر دشمن هرگز نشود خالي از دل من محن من (همان ، ٢٠٨/١) شاعر فلسطيني، ابراهيم طوقان نيز، بياني شبيه به بهار در اين زمينه دارد، و از مهمترين عوامل سياسي سرايش اشعار وطني او؛ حضور يهوديان و حمايت بي دريغ استعمار انگليس از آنان بود که وي را بر آن داشت تا براي تشويق ملتش به قيام و ايستادگي در برابر آنان ، اشعار وطني پر نغزي بسرايد.
١٦٠ / فصلنامه تحقيقات جديد در علوم انساني، دوره جديد، شماره ششم ، زمستان ١٣٩٦ * * * * * نيست دوران قجر باد اين شجر بيبار و بيباد کار ايران رو به ره باد نام شاهي روسيه باد زنده سردار سپه باد نام شاهي روسيه باد (عارف قزويني، ١٣٥٧: ٤١٧) پ : نکوهش بيتفاوتي مردم و تشويق آنان به مبارزه : بهار و طوقان و عارف علاوه بر انتقاد از عملکرد نادرست سردمداران مملکت در قبال وطن خود، مردم کشور خويش را نيز به عنوان يکي از مهم ترين عوامل بدبختي و گرفتاري وطنشان ، سرزنش ميکنند.