چکیده:
اعتماد یک عامل حیاتی و ضروری برای موفقیت های فردی، سازمانی و اجتماعی است و به مثابه منبع اصلی تولید قدرت نرم و موثر در ضریب نفوذ قدرت سخت ارزیابی می شود. اعتماد باعث افزایش نظم، ثبات و قابلیت پیش بینی شده و سازوکاری است که موجب حفظ یکپارچگی و وحدت روابط اجتماعی در سیستم ها می شود. با افول اعتماد عمومی، مشارکت عموم مردم در فرایندهای سیاسی کاهش خواهد یافت. اگر عامه مردم به نهادهای دولتی و افراد منتخب و منصوب دولتی اعتماد نداشته باشند، در اجرای تصمیمات دشوار، خصوصا مواردی که مستلزم ایثار و فداکاری است همکاری نخواهند کرد. کاهش اعتماد شهروندان به دولت و نهادهای دولتی از بحران های جهان امروز است. یکی از اساسی ترین چالش های فراروی مدیریت دولتی چگونگی خفظ و ارتقاء اعتماد عمومی نسبت به سازمان های دولتی است. تحقیق حاضر با هدف شناسایی راهکارهای ارتقاء اعتماد عمومی به سازمان های دولتی با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که تصویر ذهنی شهروندان از سازمان های دولتی بر اعتماد عمومی نسبت به سازمان های دولتی موثر است. ادراک شهروندان از میزان 1- پاسخگویی عمومی 2- امکان مشارکت عموم در تصمیمات 3- کیفیت خدمات 4- سلامت اداری 5- شفافیت 6- رعایت اخلاقیات 7- عدالت تصویر ذهنی آن ها از یک سازمان دولتی را شکل می دهد، بنابراین ارتقاء موارد هفت گانه فوق موجب بهبود تصویر ذهنی شهروندان و در نتیجه اعتماد بیشتر آن ها به سازمان های دولتی خواهد شد.
Trust is a vital factor for the success of individual، organization and community and is assessed as a main source of soft power and also effective for the penetration rate of hard power. Trust increased discipline، stability and predictability، and is a mechanism that maintains the integrity and unity of social relationships in the system. With the decline of public trust، public participation in political processes will be reduced. If the general public do not trust the government and its elected and appointed individuals، at the time of the implementation of difficult decisions، particularly in cases involving the sacrifice and dedication will not cooperate.
Reducing citizens' trust in government and governmental institutions is one of the crisis in the world today. One of the most fundamental challenges facing public administration is how to maintain and enhance public trust in the governmental agencies.
The present study aims to identify ways to enhance public trust in governmental agencies which is done by means of analytical method. The results show that the image of citizens from governmental agencies influences on public trust in governmental agencies. Citizens' perception of 1) general responsiveness، 2) the possibility of public participation in decisions، 3) service’s quality، 4) administrative health، 5) transparency، 6) ethics، 7) justice shapes the mental image of governmental organization.
Therefore، upgrading the seven mentioned above factors and thus improving the image of citizens lead to have more trust on their governmental agencies.
خلاصه ماشینی:
راهکارهای ارتقای اعتماد عمومی به سازمان های دولتی محمدرضا جابرانصاری ١ رضا نجف بیگی* ٢ سید مهدی الوانی ٣ چکیده : اعتماد یک عامل حیاتی و ضروری برای موفقیت های فردی، سازمانی و اجتماعی است و به مثابه منبع اصلی تولید قدرت نرم و مؤثر در ضریب نفوذ قدرت سخت ارزیابی می شود.
وقایع و رخدادهای مختلف وضعیتی را به وجود آورده است که اطمینان به رسانه های جمعی، نهادهای کارگری، مؤسسات تجاری و کارگزاران دولتی به شدت کاهش یافته است و نوعی سوءظن در روابط شهروندان با این نهادها به وجود آمده است (الوانی و داناییفرد،١٣٨٠ – ب : ٢٩١-٢٩٠) بنابراین میتوان ادعا نمود یکی از اساسی ترین چالش های فراروی مدیریت دولتی مقوله چگونگی حفظ و ارتقای اعتماد عمومی نسبت به سازمان های دولتی است .
تاریخ نشان می دهد که عدم اعتماد مردمی نسبت به سازمان ها و نهادهای دولتی در گذر زمان به برچیدن بسیاری از نظام های حکومتی منجر شده است ، از این رو مشروعیت سازمان های دولتی با مشروعیت نظام سیاسی گره خورده است بنابراین به علت پیوند تنگاتنگ اعتماد مردمی نسبت به سازمان های دولتی با توفیق و اثر بخشی نظام سیاسی، تقویت اعتماد عمومی به سازمان های دولتی (مانند همه جا) در ایران نیز امری مهم و ضروری است زیرا شواهد و قرائن نشان میدهد مردم نسبت به این سازمان ها اعتماد زیادی ندارند (داناییفرد، ١٣٨٢: ٧).
مبانی نظری اعتماد یکی از جنبه های مهم روابط انسانی و زمینه ساز مشارکت و همکاری میان اعضای جامعه است (منوریان و همکاران ، ١٣٨٩: ٢٥٧) که وحدت را در سیستم های اجتماعی، ایجاد و حفظ نموده و شهروندان را به نهادها و سازمان هایی که نمایندگان آن ها هستند پیوند میدهد (الوانی و داناییفرد، ١٣٨٠- الف : ٥).