چکیده:
ژانر روان شناختی جایی است که ادبیات عامه پسند و ادبیات نخبه گرا به هم می پیوندند و بدین گونه آثاری خلق می شوند که برای هر دو طیف خوانندگان جذاب محسوب می شود. این ژانر، هم در بعد علمی و هم در شیوه روایت هنرمندانه اش، از نتیجه دریافت های علم روان شناسی و شاخه های مختلف آن به ویژه روان کاوی سود می جوید. در این شیوه داستان پردازی، نویسنده برای ترسیم زندگی و هویت انسانی، مستقیما به ذهن و روان آدمی وارد می شود. روان شناسی، نویسنده را از ناخودآگاه انسان می گذراند تا از خلال واگویه های ذهنی و تداعی هایش به بیان سرچشمه های اختلالات و ناهنجاری های شخصیتی و اجتماعی برساند. سپیده شاملو یکی از نویسندگان موفق معاصر است که نویسندگی در ژانر روان شناختی را اختیار کرده است. او در تحلیل اندیشه های انتقادی خود، علی الخصوص در موضوع زنان، از دانش روان شناسی استفاده می نماید. تحقیق حاضر به بررسی ژانر و رمان روان شناسی در آثار شاملو پرداخته است. نتایج تحقیق گویای آن است که شاملو علاوه بر استفاده از این دانش در روایت داستان هایش و عناصر روایی آن، علی الخصوص شخصیت پردازی، به شکلی شاخص و برجسته نام ها، تکنیک ها، اصطلاحات، و اطلاعات این علم را در بدنه داستان های خود وارد نموده است.
خلاصه ماشینی:
از آنجا که آثار شاملو، جـزو معـدود آثـار ادبـي ماسـت کـه بـه گونه اي مستقل و علمي به بيان هنري واقعيات علمي از ذهن ، روح و روابط آدمي در خلال عناصر روايت ساز مي پردازد، معرفي و تحليل اين داستان هـا و همچنـين تحليـل کاربردهـاي واضح علم روان شناسـي در توليـد ايـن آثـار، هـم از جهـت برجسـته سـازي چنـد اثـر ادبـي روان شناختي و هم براي ارزيابي پيوند ادبيات مدرن بـا علـوم جديـد، و نيـز سـنجش ميـزان توفيق نويسنده در مسير پرداخت داستان هاي روانکاوانه اش ضروري مي نمايد، که اين مقالـه آن را هدف خود قرار داده است .
سپيدة شاملو دو رمان روان شناختي تحسين شده ، با عنـاوين "سـرخي مـن از تـو" و "انگار گفته بودي ليلي " نگاشته است و در هـر دو رمـان ، سـاختار اصـلي روايـت و پيرنـگ داستان را بر مبناي توصيفات روان کاوانه از زندگاني کاراکترهـايي بـا اخـتلال شخصـيتي و هويتي (و يا تداعي خاطرات کساني که با اين افراد زندگي مي کنند) بنـا کـرده اسـت .
رمـان "انگار گفته بودي ليلي "، رماني روان شـناختي و شخصـيت محـور اسـت کـه بـا نگـاهي بـه جريانات بيروني از يک طرف و تحليـل ناخودآگـاه و کـنش هـاي روانـي زنـدگي افـراد از طرف ديگر، نقش عشق را به عنوان طرح و پيرنگ اصلي داستان بنا مي نهد و با بهـره گيـري از چاشني انتقادات فمينيستي و اجتماعي ، وقـايع و شخصـيت هـاي کمتـر مطـرح شـده اي از 1.