چکیده:
در این پژوهش کوشش شده است دیدگاه های دستورنویسان برجسته ی معاصر درباره ی عناصر ساختمانی گروه اسمی با هم مقایسه و وجوه اختلاف و اشتراک آنها مشخص شود. بعد از آن دیدگاههای مختلف با اصول علمی مورد نقد و ارزیابی قرار گیرد. در این تحقیق،ضرورت توجه به هسته ی مصدری و وابسته های اختصاصی آن، نقش نماها و هسته ی همسان در ساخت گروه اسمی اثبات گردیده و وابسته ی گروه ساز بودن تکواژهای دستوری و نقش مکرر ناپذیرفتنی دانسته شده است. همچنین نظریه ی وجود گروه اسمی چند هسته ای و گروه اسمی آمیخته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و در این تحلیل موارد زیر مشخص گردیده است: بدل نه هسته ی همسان است و نه نقش مکرر بلکه مسندواره ای است که با هسته ی خود گروه اسمی وابستگی تشکیل می دهد؛ تاکید نه هسته ی همسان است و نه وابسته ی گروه ساز؛ تفسیر هسته ی همسان نیست اما درباره ی نقش مکرر یا وابسته بودن آن تحقیق بیشتری لازم است.
خلاصه ماشینی:
١. عناصر ساختماني گروه اسمي و قاعده هاي سازه اي آن الف : ديدگاه هاي مختلف دربارة عناصـر سـاختماني گـروه اسـمي و قاعـده هـاي سازه اي آن باطني (١٣٨:١٣٧٢) و وحيديان کاميار و عمراني (٦٧:١٣٨٧)، گروه اسمي را در زبـان فارسي تشکيل يافته از يک کلمه (اسم ) به عنوان هسته (عنصراجباري ) دانسته اند که ممکن اســـت تعـــدادي وابســـته (عنصـــراختياري ) نيـــز داشـــته باشـــد؛ خـــانلري (٢٤١:١٣٧٢)، ارژنگ (٢٣:١٣٨١) و فرشيدورد(٣٣٨:١٣٨٤)، برخلاف باطني و وحيديان کاميار و عمراني ، اسم يا آنچه را که در حکم اسم است به تنهايي گروه اسمي به شـمار نمـي آورنـد و وجـود وابسته را به همراه هسته براي تشکيل گـروه ضـروري مـي داننـد؛ انـوري و احمـدي گيـوي (١٣٣:١٣٨٦) با اينکه همانند خانلري ، ارژنـگ و فرشـيدورد، گـروه اسـمي را زنجيـره اي از هسته و وابسته دانسته اند، اما برخلاف آنان ، مانند باطني و وحيديان کاميار و عمرانـي ، هسـته را براي تشکيل گروه عنصر اجباري (لازم وکافي ) و وابسـته را عنصـر اختيـاري (غيـر لازم ) دانسته اند.
(119 بنابرآنچه گذشت ، در بعضي گروه ها يک عنصر نقـش کليـدي دارد و ديگـر عناصـر تابع آن به شمار مي روند و در بعضي ديگر بيش از يک عنصر نقش کليدي دارد چه عنصـر تابعي در آن ساخت وجود داشته باشد چه وجود نداشـته باشـد؛ از ايـن رو مـي تـوان گفـت ساختار گروه هاي نحوي تابع قواعد خاصي است و تشکيل آنها به صورت نظام مند صـورت مي گيرد، اين قواعد به قاعده هاي سازه اي معروفنـد، قواعـد سـازه اي گـروه اسـمي در زبـان فارسي را که نشان دهندة ديدگاه هاي مختلف باشد، مي توان چنين خلاصه کرد: الف : هسته + (وابسته ) + (وابسته ) + (وابسـته وابسـته )؛ ماننـد: علـي ، کتـاب ، او.