چکیده:
بینش اکثر دانشمندان نیمة اول قرن بیستم بر مدار تجربه گرایی بود. آن ها برای تجربه ها و پدیده های مشاهده پذیر اهمیت بسیاری قائل بودند و تنها معیار معتبر برای آنها مشاهده پذیری کمیات بود. اگر چه این نگاه موجب پیشرفت هایی در قرن بیستم شد، اما اشکالات و ایرادات آن باعث شد که برخی از طرفداران این مکتب نیز به نقد آن بپردازند و از آن روی گردان شوند. در این مقاله دیدگاه های بعضی از فیزیکدانان برجستة معاصر، که خود روزی از طرفداران این مکتب بودند و سپس از آن روی گردان شدند، بررسی میشود. همچنین نظرات برخی از فیزیک دانان بزرگی را که در همان ایام پرشور رشد این مکتب، نکات مهم نقدآمیزی را در ارتباط با آن گوشزد نمودند، متذکر شده ایم،و دلایل تغییر نگاه فیزیکدانان موافق پوزیتیویسم را بر اساس معیارهای متقن منطقی و استدلال های فلسفی بیان کرده ایم. در انتها به نظرات بعضی از فیزیکدانان برجستۀ اخیر که با پوزیتیویسم مخالفت کرده اند و یا به خاطر پرهیز از خداباوری سراغ پوزیتیویسم رفته اند، می پردازیم.
The vision of most scientist and scholars in the first half of the twentieth century was empiricism. They gave more importance to observable experiences and phenomena, and the only valid criterion for them was observability of quantities. Although this view contributed to some advances in the twentieth century, but its drawbacks and misunderstandings caused some proponents of this school to criticize it and to become against it. In this paper, the views of some of the most prominent contemporary physicists, who themselves became one of the followers of this school, is reviewed. We have also mentioned some of the great physicists who pointed out the most important criticisms agaist this school. Furthermore, we have explained the reasons for changing the view of physicists in line with positivism, based on logical criteria and philosophical reasoning. In the end, we look at the views of some of the contemporary physicists who have opposed positivism or have gone through positivism to deny the existence of God.
خلاصه ماشینی:
بهقول بور:«تنها هدف فرمالیسم نظریة کوانتوم این است که پیشبینیهایی برای مشاهداتی که تحت شرایط تجربی معین صورت میگیرد بهدست دهد» (Bohr 1963: 92) و بهقول کمبل: «حوزة کار فیزیک مطالعة یک جهان خارجی نیست، بلکه مطالعة بخشی از جهان داخلی تجارب ماست و دلیلی وجود ندارد که ساختارهایی که ما وارد میکنیم تناظری با واقعیت خارجی داشته باشند» .
3 معیار تجربهگرایی و ایرادهای وارد بر آن مشکل دیگری که وجود داشت این بود که برخی از پوزیتیویستهای منطقی تجربیبودن را، که معیاری برای آنها بود، کنار گذاشتند و به این سمت گرایش پیدا کردند که یک گزاره میتواند درستی یک گزارة دیگر را بیازماید و حتی مبنای قیاس گزارهها با خودشان باشد.
این جزء عقیدة پوزیتیویسم است که حقایق باید برای تصدیقشدن دیده شوند تا بتوان دربارة آنها صحبت کرد… پوزیتیویستها بر آن بودند که مکانیک کوانتومی پدیدههای اتمی را بهدرستی توصیف میکند و بنابراین مخالفتی نداشتند (Heisenberg 1971: 206).
هایزنبرگ در سخنرانیهای شیکاگوی خود، در سال ۱۹۲۹، به یکی از ایرادات مهم پوزیتیویسم، یعنی اتکا به کمیات مشاهدهپذیر، اشاره کرد: برای پرهیز از این تناقضات ]بین نظریۀ کوانتوم و تجربه[، لازم بهنظر میرسد که بخواهیم هیچ مفهومی که تأیید تجربی نشده است وارد نظریه نشود...
(Planck 1950: 172) درواقع یکی از ایرادات ماخ بهنظریۀ نسبیت درمورد این اصل موضوع بود که سرعت نور برای تمام ناظرها یکسان است.
او ماهیت پوزیتیویسم را مرتبط به مشاهده میداند و این مکتب را عامل مهم تکون مکانیک کوانتومی میداند و اذعان دارد که هایزنبرگ باتوجهبه دیدگاه پوزیتیویستیاش در تفسیر خود از کوانتوم تنها کمیات مشاهدهپذیر را وارد کرد.
(1974), The Philosophy of Quantum Mechanics, Wiley Interscience.