چکیده:
کارآفرینی و آموزش مهارتها و قابلیتهای مرتبط با آن از جمله حوزه هایی است که با توجه به سرعت شتابان پیشرفتهای علمی، تحولات اجتماعی و نیازهای نوپدید ناشی از آن می تواند یکی از وظایف و ماموریتهای اصلی مراکز آموزش عالی و به ویژه دانشگاهها تلقی شود که به سهم خود در منطبق کردن این مراکز آموزشی با واقعیتها و ضرورتهای جهان امروز نقش مهمی ایفا می کند. هدف از این پژوهش شناسایی جایگاه دانشگاه در آموزش و ارتقای قابلیتهای کارآفرینی دانشجویان با استفاده از روش غربالگری فازی بود. جامعه آماری استادان صاحبنظر در حوزه کارآفرینی در دانشگاه شیراز بودند. پس از بررسی گسترده ادبیات موضوع 52 قابلیت کارآفرینی استخراج و با استفاده از روش غربالگری فازی قابلیتهای موثر شناسایی و با به کارگیری روش فازی اولویت بندی شدند. نتایج این پژوهش نشان داد که از بین 29 قابلیت تایید شده، مهارتهای مالی و حسابداری، قابلیت راه اندازی کسب وکار، مهارتهای مذاکره، کار تیمی و برنامه ریزی منظم به ترتیب بیشترین ظرفیت و خودکارآمدی، پیگیری، صرفه جویی، اهمیت دادن به کیفیت کار و دلبستگی کمترین ظرفیت را برای آموزش و ارتقا در مراکز آموزش عالی و دانشگاهها دارند.
Due to the accelerating pace in scientific progress، social development and emerging needs، the entrepreneurship and education، and their related skills and capabilities، are among the areas that can be consid3ered one of the main tasks and missions of higher education institutions، especially in the universities، which in turn plays an important role in adaptability of training centers with the realities and needs of today's world. The aim of this study was to identify the place of university in education and promotion of entrepreneurship capabilities of the students by using the fuzzy screening. The population consisted of faculty experts in the field of entrepreneurship at the Shiraz University. After extensive review of literature، 52 entrepreneurship capabilities were extracted and by using fuzzy screening method، capabilities were effectively identified and were prioritized by using fuzzy method. The results of this study showed that among 29 confirmed capabilities، financial and accounting skills، capabilities to start a business، negotiation skills، teamwork and regular planning had the highest potential. The self-efficacy، follow-ups، saving، paying attention to the quality of work had the lowest potential for education and advancement of higher education centers and universities.
خلاصه ماشینی:
شناسايي جايگاه دانشگاه در آموزش و ارتقاي قابليتهاي کارآفريني دانشجويان بر اساس رويکرد غربالگري فازي مسلم باقري ١ *و مهرداد کياني 2 چکيده کارآفريني و آموزش مهارتها و قابليتهاي مرتبط با آن از جمله حوزههايي است که با توجه به سرعت شتابان پيشرفتهاي علمي ، تحولات اجتماعي و نيازهاي نوپديد ناشي از آن ميتواند يکي از وظايف و مأموريتهاي اصلي مراکز آموزش عالي و به ويژه دانشگاهها تلقي شود که به سهم خود در منطبق کردن اين مراکز آموزشي با واقعيتها و ضرورتهاي جهان امروز نقش مهمي ايفا ميکند.
همان طور که نتايج بيشتر پژوهشها نشان ميدهد، قابليتهاي کارآفريني بيشتر اکتسابياند و با توجه به اينکه دانشجويان يکي از مهم ترين قشرهاي جامعه هستند که ظرف مدت نسبتا کوتاهي روانه بازار کار ميشوند و در روند توسعه حال و آينده کشور نقش مهمي ايفا مي کنند، لازم است دانشگاهها و مؤسسات آموزشي به آموزش و ارتقاي قابليتهاي کارآفريني دانشجويان به عنوان سرمايه بنيادي و با ارزش همت گمارند و موجب توسعه کارآفريني و به تبع آن زمينه هاي ايجاد اشتغال اثربخش و رشد و توسعه اقتصادي شوند.
توجه به فرايند کارآفريني در دانشگاهها تا حدي است که سازمان علمي آموزشي ملل متحد در چشم انداز آموزش عالي براي قرن بيست ويکم ، دانشگاههاي نوين را اين گونه تعريف ميکند: "جايگاهي که در آن مهارتهاي کارآفريني به منظور تسهيل قابليتهاي دانش آموختگان و براي تبديل شدن به ايجادکنندگان کار توسعه مييابد" (٢٠٠٣ ,UNESCO).