چکیده:
ملاصدرا میان گفتار و نوشتار تفاوت جوهری نمیبیند. با تمایز برتری گفتار خداوند بر متنِ او از گفتارِ انسان نسبت به نوشتار او، به این نتیجه میرسیم که بر اساس تبیین ملاصدرا از ماهیت و فرآیند زبان، نوشتار انسان عادی بر گفتار او، بدون لحاظِ موارد استثنایی، برتری دارد. با معیار «دوری یا نزدیکی به حقیقت» دربارۀ گفتار و نوشتار انسان، دو مشکلِ دریافت حقیقت و تبدیل حقیقت به اعتبار فراروی ماست. تلقی برتری گفتار بر نوشتار انسان، شنونده را در زمانِ گفتار نگاه می دارد و آشکار بودن قصد گوینده از گفتار، شنونده را وادار به ایستایی در همان معنای ظاهر میکند. در حالی که نوشتار از پویایی بیشتری برخوردار بوده و به خواننده اجازه تحلیل لایه های بطون متن را می دهد. دو اصل در فرآیند زبان با تبیین ملاصدرا فهمیده میشود: 1. تعقل پیش از سخن گفتن/نوشتن 2. تجزیه و تحلیل عقلانی هر متن یا سخن توسط مخاطب.
خلاصه ماشینی:
در اینجا، می توان استدلال صدرالمتألهین را اینگونه تفصیل داد: نخست آنکه، صدرا در این سخن تلقی خویش را از حدیث گفته شده آشکار میکند مبنی بر اینکه خداوند انسان را بر صورت خدای رحمان آفرید3، دوم اینکه مراد از انسان در این حدیث، از نظر ملاصدرا، نوع انسان است و نه انسان کامل زیرا، وی در بحث کلام می نویسد: کلمات الهی قائم به نفس رحمانی است، همانگونه که حروف و کلمات به حسب مخارج و مراتب آن قائم به نفس متکلم انسانی است (که مربوط به سخن گفتن همۀ انسانهاست).
البته اصل بحث ملاصدرا کلام الهی، همچنین رابطۀ میان گفتار و نوشتار خداوند است و گاهی تنها به عنوان تمثیل این رابطه را در مورد انسان بیان می کند.
پیش از ورود به بحث رابطه و پیوند میان کلام و کتاب، از آنجا که بر اساس نظریه ملاصدرا کلام، کتاب، تکلم و کتابت ذاتا یکی هستند و تغایر آنها به اعتبار است (صدرالمتألهین، 1981: ج 7: 10)، در این بخش از نوشتار به تعریف و بیان ماهیت زبان یا تکلم (اعم از گفتار و نوشتار)، همچنین فرآیند زبان از منظر ملاصدرا به طور نسبتا خلاصه میپردازیم.
در خصوص رابطۀ گفتار و نوشتار، آنچه ملاصدرا ابتدا مطرح میکند دربارۀ نسبت و رابطه گفتار و نوشتار خداوند است و از آنجا که گاهی به عنوان تمثیل این رابطه را در مورد انسان توضیح می دهد در این مقاله نیز از همین ترتیب بحث پیروی میشود.
چنان که ملاحظه میشود اصل بحث ملاصدرا کلام الهی، همچنین رابطه میان گفتار و نوشتار خداوند است و گاهی تنها به عنوان تمثیل این رابطه را در مورد انسان بیان میکند.