چکیده:
سابقه و هدف: با توجه به افزایش جرم و جنایت و آسیبهای وارده ناشی از جرم در جامعه، بررسی عللی که افراد را مستعد ارتکاب جرم میکند و یا از وقوع آن جلوگیری میکند، در حیطهی علم روانشناسی موضوع حیاتی میباشد؛ بنابراین هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطهی هوش معنوی با دشواری تنظیم هیجان در مجرمین میباشد.
مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی و حجم نمونه 70 نفر بود که بهصورت تصادفی از مجرمین زندان مشهد در سال 1393 انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه دشواری تنظیم هیجان و هوش معنوی و آزمونهای مورد استفاده در تحلیل دادهها شاخصهای توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس، تحلیل مسیر و درنهایت ایجاد مدل ساختاری بودند.
یافتهها: بین دشواری تنظیم هیجان و مولفههای هوش معنوی رابطهی منفی معناداری وجود داشت (01/0>P). نتایج تحلیل مسیر نشان داد که درک و ارتباط سرچشمهی هستی بهطور مستقیم بر دشواری تنظیم هیجان تاثیر میگذارد، زندگی معنوی هستهی درونی نیز بر دشواری تنظیم هیجان تاثیر میگذارد. عامل دوم هوش معنوی (زندگی معنوی هستهی درونی) در مجموع بهطور مستقیم و غیرمستقیم میتواند پیشبینیکننده دشواری تنظیم هیجان باشد که این روابط علت و معلولی در سطح معناداری میباشد.
استنتاج: با توجه به یافتهها میتوان نتیجه گرفت که معنویت و تنظیم هیجانی، عامل مهمی در سازگاری افراد در مقابل عوامل فشارزا است و در پیشگیری از ارتکاب به جرم موثر میباشد. بهطور کلی معنویت پیشبینیکنندهی کاهش دشواری فرد در تنظیم هیجانی است.
خلاصه ماشینی:
عامل دوم هوش معنوی (زندگی معنوی هستهی درونی) در مجموع بهطور مستقیم و غیرمستقیم میتواند پیشبینیکننده دشواری تنظیم هیجان باشد که این روابط علت و معلولی در سطح معناداری میباشد.
سؤال پژوهش این است که آیا هوش معنوی با دشواری تنظیم هیجان رابطه دارد؟ و همچنین آیا هوش معنوی در مدل ساختاری میتواند علت خوبی برای دشواری تنظیم هیجان باشد؟ مواد و روشها پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی میباشد که در سال 1393 بر روی مجرمین زندان شهر مشهد انجام شد.
با توجه به نتایج بهدست آمده از تحلیل رگرسیون و واریانس مطابق جدول 3، یافتهها به این شرح است: درک و ارتباط سرچشمهی هستی 36/0- از واریانس دشواری تنظیم هیجان را پیشبینی می کند (002/0) و زندگی معنوی هستهی درونی بهعنوان عامل دوم هوش معنوی، میتواند 31/0- از واریانس دشواری تنظیم هیجانی را پیشبینی کند (007/0).
باید توجه داشت که درک و ارتباط سرچشمهی هستی عامل میانجی بین زندگی معنوی هستهی درونی و دشواری تنظیم هیجانی است و تأثیر آن فقط بهصورت مستقیم خواهد بود.
یافتههای راس، اوسوالد (Oswald)، وانلیوین (Van Leeuwen) و کاسولر (Cusveller)، الکینس و کاوندش، مطالعات مؤسسهی آگاهیسنجی پرودیو آمریکا، تامسون و فرامرزی و همکاران نشان دادند، بین هوش معنوی و هوش هیجانی رابطهی معنادار وجود دارد (14،11،7، 25-22) که با یافتههای پژوهش حاضر همخوان میباشد.
سؤال دوم که آیا مؤلفههای هوش معنوی میتواند مدل ساختاری علی خوبی برای دشواری تنظیم هیجانی باشد؟ با توجه به یافتههای تحلیل مسیر و واریانس مورد تأیید قرار گرفت.
Examine the relationship between mental health and spiritual intelligence resiliency Kermanshah University of Medical Sciences.