چکیده:
ﺑﺎ ﺗﺎﻣﻠﯽ در ﻧﻮع ﻧﮕﺮش آﻓﺮﯾﻨﻨﺪﮔﺎن ﺣﻤﺎﺳﻪ، ﻣﯽ ﺗﻮان ﺑﻪ ﻧﻮع آﻣﯿﺨﺘﮕﯽ اﺳﺎﻃﯿﺮ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻫﺎ و اﻗﻮام ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن و ﺗﺎﺛﯿﺮﭘﺬﯾﺮی آﻧﻬﺎ از ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﭘﯽ ﺑﺮد. ﺑﺮرﺳﯽ ﻧﻘﺶ زﻧﺎن در اﻏﻠﺐ ﺣﻤﺎﺳﻪ ﻫﺎی ﻣﺸﻬﻮر و ﻣﻌﺮوف و ﺑﺎزﺗﺎب ﺳﯿﻤﺎی آﻧﺎن در ﺣﻤﺎﺳﻪ، در ﺷﻤﺎر ﺑﺤﺚ ﻫﺎﯾﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﻮرد ﻣﻨﺎﻗﺸﻪ اﻫﻞ ﻓﻦ و ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺑﻮده اﺳﺖ. ﺑﺮرﺳﯽ ﺷﺨﺼﯿﺖ و ﻧﻘﺶ زﻧﺎن در داﺳﺘﺎﻧﻬﺎی ﺷﺎﻫﻨﺎﻣﻪ و ﺳﺎم ﻧﺎ ﻣ ﺟﺐ ﻣﯽ ﺷﻮد ﺗﺎ آﻧﻬﺎ را ﺑﻬﺘﺮ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ و ﮐﻨﺶ ﻫﺎ و واﮐﻨﺶ ﻫﺎی آﻧﺎن، در راﺳﺘﺎی داﺳﺘﺎن ﻫﺎ ﺑﻪ درﺳﺘﯽ ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار ﮔﯿﺮد.
از آن ﺟﺎ ﮐﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮی ﺗﻼش ﻣﺤﻘﻘﺎن و ﭘﮋوﻫﺶ ﮔﺮان، از دﯾﺮﺑﺎز ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﻫﺎ و ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﺎن داﺳﺘﺎﻧﻬﺎی ﺣﻤﺎﺳﯽ ﺷﺎﻫﻨﺎ ﺳﺎم ﻧﺎم ﺑﻮده اﺳﺖ، ﮐﻢ ﺗﺮ ﺑﻪ ﺟﻨﺒﻪ ﻫﺎ و ﺷﺨﺼﯿﺖ ﻫﺎی زن ﭘﺮداﺧﺘﻪ اﻧﺪ. ﻟﺬا ﻧﮕﺎرﻧﺪه اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺑﻪ ﺳﻬﻢ و ﺗﻮان ﺧﻮﯾﺶ ﻣﯽﮐﻮﺷﺪ ﮐﻪ در اﯾﻦ ﭘﺰوﻫﺶ ﺑﻪ ﻃﻮر اﺧﺺ، ﺷﺨﺼﯿﺖ زﻧﺎن در ﺷﺎﻫﻨﺎﻣﻪ و ﺳﺎم ﻧﺎﻣﻪ ﮐﻪ ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﭙﺮدازد.
خلاصه ماشینی:
"جریره در نقش مادر، فرزند را بر می انگیزد که با برادر متحد شود و انتقام خون پدر را بگیرد؛ اما خواست یزدان چیز دیگر است و به دست ایرانیان کشته می شود و جریره با دیدن این صحنه اسبان را شکم می دزد و بر بالین پسر می آید و خودکشی می کند: ببامد ببالین فرخ فرود بر او یکی آبگون دشنه بود دو رخ را بروی پسر بر نهاد شکم بر درید از برش جان بداد (فردوسی 1374: 641) در ماجرای ویرانی زابل به دست بهمن و بند نهادن به پای زال، رودابه از رستم و سوگ او این چنین می گوید: که زارا دلیرا گوا رستما نبیره گو نامور نیرما تو تا زنده بودی که آگاه بود که گشتاسب اندر جهان شاه بود کنون گنج تاراج و دستان اسیر پسر زار کشته به پینان تیر (فردوسی، 1374: 1365) نمونه دیگر سوگواری زنان در شاهنامه مویه های کتایون است.
» (حیاتی، 1394: 130) حتی افراسیاب که از دشمنان ایران محسوب می شود وقتی به ماجرای عاشقانه بیژن و منیژه پی می برد، آن را مایه شرمساری و ننگ خود می دارند و چنان برآشفته و خشمگین می شود که حکم به اخراج منیژه از کاخ می دهد و با نیرنگ بیژن را به کاخ دعوت می کند تا او را به سزای عملش برساند: نبینی گزاین بی هنر دخترم چه رسوایی آمد بپیران سرم همه نام پوشیده رویان من زپرده بگسترد بر انجمن کزین ننگ تا جاودان بر درم بخندد همی کشور و لشکرم (فردوسی، 1374: 839) در سام نامه هم ابیاتی آمده است که زن را عامل تیره بختی داشته و بودن و به خصوص عاشق شدن را ننگی بزرگ می داند."