چکیده:
«عشقنامه» عنوان کلّی آثاری از ادب فارسی است اعم از شعر و نثر که موضوع آن شرح دلدادگی و عشق و عاشقی است و در آن روابط و حالات میان عاشق و معشوق بیان میگردد. نخستین عشقنامهها را در حوزه متون عرفانی، در زبان عربی کتاب «عطف الالف المالوف علی اللّام المعطوف» (الف الفت ولام معطوف) از ابوالحسن علی بن محمد دیلمی (م.391ه.ق.) و در زبان فارسی کتاب «سوانح العشّاق» از احمد غزّالی (م.520ه.ق.) دانستهاند. نویسندگان هردو اثر اهل تصوّف و ایرانی اند.
این مقاله ضمن معرفی و تحلیل اجمالی این دو اثر، نگرش نویسندگان را نسبت به مقوله عشق- بویژه عشق الاهی- بیان می کند؛ تفاوت ها و تشابهات آن دو را به اختصار بازمیگوید و تاثیر آن ها را در آثار برخی شاعران و نویسندگان ادب فارسی نمایان می سازد.
خلاصه ماشینی:
برداشت های قرآنی وی معتدل، ساده و جذاب است و گره خوردگی فکری و عاطفی نویسنده را با مفاهیم قرآنی نشان می دهد «کمتر فصلی است که در آن یک یا چند آیه قرآن مذکور نگردیده و در بیان و توضیح آن سخن نرفته باشد و در همه این موارد مؤلف سعی کرده است که رموز کتاب مبین را به عبارات روشن و به وسیله تمثیلات که غالبا منتزع از امور حسی یا نزدیک به حس است بیان می کند » (فروزانفر،1352: 13) بهاء ولد اتفاقات روزمره و یادداشت هایی روزانه خود را حاصل تامل و تفکراتش در آیات قرآنی، لحظه های خلوت، تجارب عرفانی، و مسائل اعتقادی واجتماعی در ادوار مختلف زندگی اش است.
«بخش های زیادی از این کتاب با ذکر آیه ای از قرآن و تفسیر آن آغاز می شود؛ فروریختن آیات در بخش های دیگر نیز با هدف نمایاندن این حقیقت است که نویسنده از هیچ کوششی برای به تصرف درآوردن مضمونهای قرآنی برای بیان اشتیاق و هیجانات درونی فروگذار نمی کند؛ در این لحظه، لذت و مزه سرمستی، متن را دیگرگون می کند و آیات قرانی همزمان از طریق تعامل با متن ازخاستگاه خود گسسته شده و معانی ای نو جلوه می کند» (معینی فرد،1392: 64).