خلاصه ماشینی:
"ب-بازآفرینی در قالب قصههای تقلیدی مضحک یکی از روشهای اقتباس مورد استفاده نویسندگان این است که جهان اعجابانگیز داستان حفظ میشود ولی فقط یک یا چند مورد جزئی تغییر مییابد.
برای این قسمت سه داستان بررسی گردید:کتاب جدولی با عنوان دختر زیبایی با پاهای بوگندو17اثر کلوددولافوس،داستان سونورا،پرنسسی در خواب عمیق18،از گیل کارسون لووین و کتاب تصویری گراتل در جنگل پرخار19اثر جاسمین دوبه،کتاب تصویری فردریک کلهمان20با عنوان رؤیاهای زیبایی خفته21که با دیگر آثار تفاوت میکند در قسمت پایانی به صورت مجزا به آن پرداخته میشود.
حال این سؤال مطرح است که آیا با قرار دادن داستان در جهان جغرافیایی و تسلسل تاریخی مشخص که ویژگی بیزمان بودن قصه را از آن میگیرد،باز هم اثر نهایی قصه است؟علاوه بر آن،این نوع داستانها خیلی زودتر از قصههای سنتی،قدیمی میشوند-با توجه به اینکه میدانیم قصههای کلاسیک فرازمانی بوده و توانستهاند در طی قرون و اعصار زنده بمانند-از طرفی با ذکر تاریخ،خود داستان هم کهنه میشود چون خواننده با گذر زمان نمیتواند خود را در زمان مشخص داستان بازشناسد.
ج-2)آنچه باقی میماند علاوه بر شخصیتهای خارق العاده،باید خاطرنشان کرد که برخی عناصر قصه اصلی در داستانهای مدرن امروزی حفظ میشوند،مثل افسون و مدت زمان طولانی آن و یک شیء تیز که تماس با آن منجر به پدیدار شدن افسون میشود.
پری باید خود را مخفی کند و پدیدههای سحرآمیز در دنیای داستان جایی ندارند--مانند آنچه که در دنیای واقعیت وجود دارد-بنابراین میتوان گفت که این اثر در ردیف داستانهای فانتزی قرار میگیرد."