چکیده:
نامههای مسیحی مانند نامه به عبرانیان (Letter to the Hebrews) و نامه به غلاطیان (Epistle to the Galatians) از جمله متونی هستند که برای تحلیل و بررسی آنها روشهای مختلفی به کار گرفته شده است. در نقد رتوریکی کتاب مقدس نیز پژوهشندگان برای تحلیل چنین نامههایی روشهای مختلفی به کار گرفتهاند. در نتیجه نقد رتوریکی در چند دهة اخیر به عنوان شیوهای برای ارزیابی نامههای کتاب مقدس شناخته شده است. در این مقاله تغییر و تحولات نقد رتوریکی کتاب مقدس و مهمترین دلایل تغییر گرایشهای منتقدان را در این مطالعات ارزیابی میکنیم. در تاریخچة نقد رتوریکیِ کتاب مقدس گرایشهای سبکشناختی منتقدان رفتهرفته جای خود را به روشهایی میدهد که بر پایة نظریة خطابة باستان استوار است و سپس روشهای دیگری مبتنی بر مطالعات میانرشتهای مطرح میشود که مطالعات نقد رتوریکی کتاب مقدس را وارد مرحلة جدیدی میکند. محدودیتهای گرایشهای سبکشناختی در این مطالعات که صرفاً بر جنبههای بلاغی نامهها تأکید داشت از عمدهترین دلایل معرفی روشهایی بر اساس مبانی نظریة خطابة باستان است، امّا تردیدهایی که دربارة رابطة خطابه و نامهنگاری وجود داشت و محدودیتهایی که این روشها بر تحلیل رتوریکی تحمیل کردند، باعث شد روشهای دیگری مبتنی بر مطالعات میانرشتهای مطرح شوند.
Christian letters like Letter to the Hebrews or Epistle to the Galatians are the type texts frequently studied by various approaches. Rhetorical critics also in rhetorical criticism of the Bible have had different and various attitudes and have adopted different approaches. That’s why in recent years rhetorical criticism has come to be known as way of analyzing Christian letters in the bible. In this essay we will study the evolutions and the reasons for changing attitude in rhetorical criticism of the Bible. In the short history of rhetorical criticism stylistic approaches will soon be replaced by the method base on classical rhetoric and after other methods based on interdisciplinary studies will be introduced. Limitations of stylistic approaches which only considered the aesthetical aspects of the letters is one of the most important reasons for the emergence of methods base on classical rhetoric, However the disputes over the relationship between rhetoric and epistolography and the prescriptive nature of these methods lead to other methods based on interdisciplinary studies being introduced.
خلاصه ماشینی:
رویکردی که قبل از 1975 درمیان منتقدان این حوزه رایج بوده است صرفا تحلیل رتوریکی کتاب مقدس برپایة سبکشناسی بوده است و منتقدان بیشتر ارزیابی و طبقهبندی صناعات بلاغی را در دست بررسی داشتهاند، اما از 1975 به بعد منتقدان بیشتر برپایة نظریة خطابة باستان به نقد نامههای کتاب مقدس اهتمام کردهاند و روشهایی برپایة آن موازین پدید آوردهاند که از آن جمله میتوان به روش جرج کندی (G.
بدینترتیب میتوان گفت که در تاریخچة نقد رتوریکی کتاب مقدس گرایشهای سبکشناختی منتقدان رفتهرفته جای خود را به روشهایی میدهد که برپایة نظریة خطابة باستان استوار است و سپس روشهای دیگری مبتنیبر مطالعات میانرشتهای مطرح میشود که مطالعات نقد رتوریکی کتاب مقدس را وارد مرحلة جدیدی میکند.
تعداد قابلتوجهی از منتقدان کتاب مقدس نقد رتوریکی را به مباحث سبکشناسی محدود کردند و سعی داشتند با این روش ویژگیهای سبکی را استخراج کنند، بدون آنکه توضیحی دربارة ارتباط ویژگیهای سبکی با اهداف متن ارائه دهند؛ برای مثال کنت کانتز (Kenneth Kuntz)، استاد سابق دانشگاه آیووا (Iowa) که از جرگة این منتقدان است، در مقالهای با عنوان «سهم نقد رتوریکی در فهمیدن کتاب اشعیا» (The Contribution of Rhetorical Criticism to Understanding Isaiah) این شیوه را اختیار میکند و تفسیر دقیقی دربارة ویژگیهای سبکی بخش 51 اشعار کتاب اشعیا در عهد عتیق ارائه میدهد.
بهغیراز کانتز، دیوید آلن بلک (David Alan Black) دیگر پژوهشگر کتاب مقدس در مقالهای با عنوان« عبرانیان: مطالعهای در تحلیل گفتمان» (Hebrews 1:1- 4: A Study in Discourse Analysis) برای بررسی بخش «نامه به عبرانیان» در عهد جدید تنها شمار بسیاری از ویژگیهای سبکی را در این متن معرفی میکند و گاه بهاختصار دربارة اینکه چگونه این خصوصیات به انتقال معنا کمک میکنند یا به تفسیرهای مفسر یاری میدهند مینویسد (1987: 175-194).