چکیده:
هنر روایت به خودی خود یک امر بسیار مهم زیباییشناسانه است. معمولاً تعداد زیادی از مؤلفههای زیباییشناسانه در داستانهایی که خوب پرداخت شدهاند، وارد عمل میشوند. این مؤلفهها شامل ایدههای ضروری ساختار روایت از قبیل نقطه دید، کانون روایت، انتخاب نوع گفتار و غیره که در خطوط پیرنگ به صورت منسجم ساختاربندی شدهاند، قابل تشخیصاند. نگارندگان در این پژوهش با روش تحلیل ساختاری به بررسی مؤلفه وجه، یعنی فاصله و کانونشدگی از منظر ژنت در مجموعه داستان نیمه تاریک ماه اثر هوشنگ گلشیری پرداختهاند. نویسنده در مؤلفه فاصله در تمام سی و شش داستان از گفتار مستقیم و سخن روایتشده استفاده کرده است. گفتار غیرمستقیم در شانزده داستان و گفتار غیرمستقیم آزاد در نه داستان بهکار رفته است. همچنین در مؤلفه کانونیسازی، کانونیسازی نشده با بازنمود همگن، یک داستان. کانونیسازی نشده با بازنمود ناهمگن، دو داستان. کانون درونی با بازنمود همگن، بیست و پنج داستان. کانون خارجی با بازنمود ناهمگن و کانون خارجی با بازنمود همگن، هر یک چهار داستان و کانون خارجی با بازنمود همگن نیز در هیچ داستانی بهکار گرفته نشده است.
خلاصه ماشینی:
واژههای کلیدی زیباییشناسی روایت، روایتشناسی ساختارگرای فرانسه، کانونشدگی، فاصله، ژرار ژنت، مجموعه داستان نیمه تاریک ماه مقدمه امروزه منتقدی که بخواهد از اهمیت زبان در ادبیات سخن بگوید از صمیم قلب میگوید اثر ادبی از کلمات پدید آمده است.
فقط چند تا کتاب آن هم پر و پخش» (همان: 163) 1ـ1ـ12ـ عکسی برای قاب عکس خالی من: «گفت: خیلی نامردی، گفتم: نامرد کسی است که اینها را کشانده اینجا گفت: من؟ ببینم، پس تو چی؟ تو که میتوانستی حسن را نگویی.
» (همان: 246) 1ـ1ـ18ـ نمازخانه کوچک من: «گفتم: آن یکی پات چی شده؟ گفت: یعنی چی؟ گفتم: هیچ.
میگوید: من هم همین را میگویم» (همان: 307) 1ـ1ـ22ـ فتحنامه مغان: «گفتیم: برات چه میکنی؟ گفت: شما شبها چکار میکنید؟ هان؟ میروید خانههایتان، مثل مرغ غروب نشده میتپید توی لانههایتان؟ گفتیم: برات، شاه رفت، در رفت.
2ـ2ـ1ـ کانون درونی با بازنمود همگن: در این حالت داستان از درون بازنموده میشود و راوی خود در داستان کنش دارد (عمل میکند) راوی با شخصیتها همگن است.
» (همان: 559) 2ـ2ـ2ـ کانون درونی با بازنمود ناهمگن «در این حالت ماجراها تنها از درون داستان بازنموده میشود.
» (تولان، 1383: 69) 2ـ3ـ1ـ کانون خارجی با بازنمود همگن: «در این حالت نیز راوی همچون ناظر بیطرفی (خنثی) بدون دخالت، داستان را تعریف میکند.
این راوی اما با درون داستان یا شخصیتها همگن است.
در این پژوهش نگارندگان با استفاده از الگوی روایی ژرار ژنت، روایتشناس ساختارگرای فرانسه به بررسی مؤلفه وجه یعنی فاصله، (انواع گفتار) و کانونشدگی در مجموعه داستان نیمه تاریک ماه اثر هوشنگ گلشیری، پرداخته و نتایج پیش رو به دست آمد.