چکیده:
تاریخ قرآن و موضوعات آن از مسائل مهم حوزه اسلام است که همواره کانون توجه
قرآنپژوهان مسلمان و غیرمسلمان بوده است. به نظر میرسد مطالعات گسترده خاورشناسان که
با تکیه بر پیش فرضهای خاص آنان بوده, سعی در نادیده گرفتن آثار شیعه در این موضوع مهم
داشتهاند. خاورشناسان در کنار منابع مسیحی و بهودی؛ همگی از منابع اهل سنت استفاده کرده-
اند که پیش فرضهای غرض ورزانه و نتیجه گیریهای اشتباه را در موضوعات تاریخ قرآن در
پیداشته است. اکثر مطالعات تاریخ قرآن مستشرقان، برگرفته از تاریخ قرآن نولدکه بوده است. در
این نوشتار سعی شده نظرات خاورشناسان پیرامون نقش شیعه در تاریخ قرآن با استفاده از روش
توصیفی - تحلیلی بررسی گردد.
خلاصه ماشینی:
خاورشناسان هر زمان که وارد مباحث اسلامی به ویژه تاریخ قرآن شدند انگیزه اصلی آنان این بوده که نقش شیعه به ویژه اهل بیت( و فضایل ایشان را انکار کنند.
تئودور نولدکه تئودور نولدکه، مستشرق آلمانی در کتاب تاریخ قرآن خود تنها از چند منبع شیعه نظیر؛ تفسیر علی بن ابراهیم قمی، تفسیر فیض کاشانی، فهرست شیخ طوسی استفاده کرده است.
5. میخائیل براشر میخائیل براشر[11] که نظریاتش بر گرفته از گلدزیهر بوده، در مقاله «قرآن و تشیع» به روایاتی استناد میکند، تا نتیجه بگیرد، شیعه منکر ارزش مصحف عثمانی است و بسیاری از عالمان شیعه مانند؛ شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی و طبرسی، را نیز متهم به نقصان قرآن میکند و میگوید: «اینان معتقدند متن کنونی قرآن ناقص است و به عبارتی دیگر آنچه در مصحف عثمانی است، شامل همه وحیای که بر محمد[(] نازل شده، نیست» (Bar-Asher, Shīism and the Qur’an, The Encyclopaedia of Islam, V 4, 594-595).
د. بررسی و تحلیل عمده مطالعات خاورشناسان در زمینه تاریخ قرآن پیرامون سازماندهی قرآن کریم بوده که بحثهای دامنه داری را در پیداشته است و همگی جمع و تدوین قرآن را بدون در نظر گرفتن نقش شیعه به ویژه علی( به دوران خلفای ثلاثه منحصر کرده و از ابتکارات خلیفه سوم دانستهاند (گلدزیهر، گرایشهای تفسیری در میان مسلمانان، 1383: 30).
همچنین مراجعه نکردن مستشرقین به منابع معتبر شیعه، باعث بروز پیش فرضهایی چون غیر وحیانی بودن قرآن و اعتقاد شیعه به قرآنی غیر از قرآن کنونی شده و نیز رویکرد آنان در مطالعات قرآنی، رد و تخطئه قرآن بوده است.