چکیده:
فقر عوامل مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی دارد. بررسی منابع اسلامی
با موضوع فقر و فقرزدایی، نشان می دهد که از دیدگاه اسلام فقرزدایی د ر سطوح
مختلفی باید جریان یابد و به کمک های نقدی خلاصه نمی گردد؛ بلکه مجموعه ای از
راهکارهاست که هرکدام به تنهایی توانایی ریشه کن کردن فقر را ندارد و در تعامل با
سایر راهکارهاست که فقر را ریشه کن خواهد کرد. ازاین رو تحقیق حاضر بیش از آنکه
نوآوری در محتوای فقرزدایی از منظر اسلام داشته باشد، نوآوری در ساختار فقرزدایی از
منظر اسلام محسوب می شود. بررسی راهکارهای فقرزدایی در منابع اسلامی و اقتصاد
ایران، با نگرش سیستمی، نشان دهنده وجود کمبودهای ساختاری در اقتصاد ایران برای
مقابله با فقر می باشد. ناهماهنگ بودن ساختار تولید، فرهنگ مصرف ، نظام حقوق و
دستمزد، نظام تامین اجتماعی و نظام مالیاتی با هدف فق رزدایی چند مورد از این
کمبودهاست که نیازمند اصلاح است. پیشنهادهای اصلاحی عبارتند از : تعیین حداقل
حقوق به میزان بالاتر از میزان خط فقر، اصلاح شیوه های اجرای قراردادهای کار و ایجاد
مشوق های لازم برای قراردادهای مشارکتی، اصلاح ساختار تامین اجتماعی جهت تحت
پوشش قراردادن اقشار فقیر و ناتوان از پرداخت حق بیمه، اصلاح نظام مالیاتی و تعدیل
نرخ مالیات در دوران های رونق و رکود، اصلاح ساختار تولید و ایجاد مشوق های لازم
برای تولید با کیفیت و غیرمسرفانه، اصلاح الگوی مصرف با فرهنگ سازی در سطح
خانوارها.
خلاصه ماشینی:
پیشنهادهای اصلاحی عبارتند از: تعیین حداقل حقوق به میزان بالاتر از میزان خط فقر، اصلاح شیوههای اجرای قراردادهای کار و ایجاد مشوقهای لازم برای قراردادهای مشارکتی، اصلاح ساختار تأمین اجتماعی جهت تحت پوشش قراردادن اقشار فقیر و ناتوان از پرداخت حق بیمه، اصلاح نظام مالیاتی و تعدیل نرخ مالیات در دورانهای رونق و رکود، اصلاح ساختار تولید و ایجاد مشوقهای لازم برای تولید با کیفیت و غیرمسرفانه، اصلاح الگوی مصرف با فرهنگسازی در سطح خانوارها.
بخش اول مقاله با تعریف فقر و شاخصهای آن آغاز میگردد و با نگرش سیستمی به منابع اسلامی درخصوص فقرزدایی، و بررسی عوامل فقر، راهکارهای ریشهکن نمودن آن بیان میگردد و نشان داده میشود که از نظر اسلام برای ریشهکن شدن فقر، علاوه بر پرداختهای نقدی به فقرا، اصلاح ساختارهای اقتصادی، در زیرنظامهای تولید، توزیع و مصرف، بهنحویکه مانع تولید فقیر در جامعه گردند، ضروری است.
در بخش پایانی، با مروری اجمالی بر فقرزدایی در اقتصاد ایران تلاش شده است با تکیه به توصیههای اسلام در مبارزه با فقر، به شناسایی ساختارهای تولیدکننده فقر در اقتصاد ایران پرداخته و پیشنهادهای اصلاح ساختاری برای فقرزدایی در اقتصاد ایران، ارائه گردد.
متعادلسازی احساس نیازهای در اقشار مختلف، چهار محور ضروری برای رفع فقر در جامعه است که در تحقق آنها باید فقرزدایی در جریان تمام تصمیمات کوچک و بزرگ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مدیریتی مربوط به برنامهریزی و اجرای عملیات مربوطه، این مسئله مدنظر باشد.
با توجه به اینکه ربا در منابع اسلامی یکی از علل فقر و نابرابری در جامعه معرفی شده است، حکم به ممنوعیت ربا از دیدگاه سیستمی، حکمی در راستای مبارزه با فقر و نابرابری محسوب گردیده و تغییر ساختار بازار سرمایه در اقتصاد اسلامی را میتوان تغییری ساختاری برای جلوگیری از فقر و نابرابری در اقتصاد دانست.