چکیده:
احمد فواد نجم، شاعر معاصر مصری یکی از چهره های برجسته شعر پایداری است که همواره
در شعرش، دردهای جامعه عربی ویژه دردهای مردم مصر را بازگو کرده است. این شاعر مبارز
و انقلابی به سبب اشعار انتقادیاش، بارها به زندان افتاد ؛ اما هرگز از عقاید انقلابی و ادب
پایداری دست نکشید. در این پژوهش، تلاش شده است تا جلوه های ادب پایداری در شعر وی
از نظر شکلی و محتوایی بررسی شود. یافته اساسی این جستار نیز در این است که ملّی گرایی ،
فراخوانی مخاطبان به مبارزه علیه استبداد و استعمار ، دعوت مردم به تاثیرپذیری از انقلاب
اسلامی ایران و ستایش امام خمین ی (ره) و... از مضمون های برجسته شعری اوست که در
ساختارهایی همچون رمزگرایی، زبان عامیانه، بیان حماسی و خطابی، اسلوب طنز و تهکّم آمده -
اند. البته، کاربرد زبان عامیانه، مشخّصه بارز سبک شعری اوست؛ و این، همان چیزی است که
وی را از برخی معاصرانش متمایز می سازد.
خلاصه ماشینی:
احمد فؤاد نجم هم سخنان ایشان را در لابهلای اشعارش گنجانده است تا به وسیلۀ آن، اندیشۀ امام را دربارۀ چهرۀ واقعی استعمار، بیشتر به مردم بشناساند: کلنا طبعا نعرف جدا/ أن خمینی الجامد13 جدا بعد الثورة و کشف العورة/ وقال بالصوت الواضح جدا/ إن مفیش لعصابة بیجن و لا بتروله/ إن خمینی الجامد جدا/ أعلن هذا قوللی لماذا/ قالک ثورة شعب ایران14/ ملک الشعب العربی کمان15والمستقبل غیر الفایت16/ یعنی التار17 العربی البایت18یتاخذ أبا عن جدا (همان: 65) ترجمه: طبعا همۀ ما میدانیم/ که خمینی که مرد استواری و پایداری است، بعد از انقلاب و آشکار نمودن زشتی (استبداد)/ با صدای کاملا آشکار اعلام کرد/ از این به بعد یک قطره نفت برای گروه دزدان بیگن19 داده نمیشود.
احمد فؤاد نجم از این رهبر انقلابی به بزرگی یاد میکند و شعر خود «ساتیا جراها» را به روح او تقدیم میکند: ساتیا جراها30/ ساتیا جراها/ تعنی سلام/ لا سلبیة ولا استسلام/ لکن/ خطوة تسیر قدام/ بالشعب/ إن هب خطاها/ ساتیا جراها/ ساتیا جراها/ یا ولاد الهند یا غافلین/ وبقی لکم ع الحال دا سنین/ إلبقره تحت السکین/ وخلاصها ف کلمة/ ومعناها/ ساتیا جراها (همان: 222) ترجمه: ساتیا گراها/ ساتیا گراها/ معنایش صلح است/ نه حرکت منفی و نه تسلیم شدن/ اما گامی که ملت را به پیش میبرد/ اگر برمیخیزد/ ساتیا گراها / ساتیا گراها /ای فرزندان هند ای کسانی که غافل هستید/ در حالی که درد و رنج سالها هنوز بر شما باقی مانده است/ گاو زیر تیغ است و رهاییش در یک کلمه است/ که معنایش ساتیا گراها.