چکیده:
در آستانه ظهور اسلام، ساکنان اصلی مکه تیرههای قبیله بزرگ قریش بودند که بر امور مذهبی، اجتماعی و معیشتی شهر سلطه داشتند. با وجود اینکه پیامبر اکرم خود از بنیهاشم، یکی از تیرههای قریش، بود دعوت او با مخالفت گسترده و شدید قریش روبرو شد. آنان در تمامی سالهای اقامت پیامبر در مکه با او مخالفت و دشمنی کردند. این دشمنی پس از خروج پیامبر و مسلمانان از مکه و هجرت به یثرب ادامه یافت و کار به جنگ و خونریزی کشیده شد که اغلب به نفع پیامبر و مسلمانان به انجام میرسید. هدف از نگارش این مقاله به دست دادن تحلیلی عینی از علل و دلایل شکست قریش در این رویاروییهاست.
خلاصه ماشینی:
هدف این مقاله پاسخ دادن به این سؤال مهم است که چگونه قبیله بزرگ ، ثروتمند و پرنفوذ قریش در رویارویی های نظامی خود با پیامبر اکرم و مسلمانان کاری از پیش نبرد، شکست خورد و سرانجام حتی نتوانست از شهر خود دفاع کند و آن را تسلیم مسلمانان کرد؟ برای پاسخ دادن به این سؤال ، به اوضاع اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و نظامی مکه به عنوان پایگاه قریش ، و مدینه به عنوان مرکز حکومت پیامبر اکرم در سالهای منتهی به ظهور اسلام پرداخته شده و تأثیر آن بر سرنوشت جنگ های صدر اسلام تبیین شده است .
غزوه أبواء در ماه صفر سال دوم هجری ، پیامبر اکرم خود همراه سپاهی برای حمله به کاروانی از قریش تا أبواء از توابع مدینه پیش رفت ، ولی برخوردی پیش نیامد (واقدی ، ١٢/١ـ١١).
غزوه ذوالعشیره در جمادی الآخر این سال ، پیامبر اکرم همراه ١٥٠ یا ٢٠٠ تن از یارانش برای حمله به کاروان بزرگ قریش به فرماندهی ابوسفیان از مدینه خارج شد و تا ذوالعشیره از توابع ینبع پیش رفت ، ولی بازهم کاروان قریش از این منطقه گذشته بود و برخوردی پیش نیامد (واقدی ، ١٣/١ـ١٢؛ مسعودی ، ٢٠٣ـ٢٠٢).
٢. تحلیل شکست های مکرر قریش توجه به نتایج درگیری هایی که شرح آنها گذشت نکته جالبی را روشن می کند و آن این که در هشت مورد از هفده مورد مذکور، نبردی رخ نداد (واقعه سیف البحر، واقعه خرار، غزوه ابواء، غزوه بواط ، غزوه ذوالعشیره ، غزوه حمراءالاسد، غزوه بدرالموعد و واقعه حدیبیه )، در هفت مورد پیروزی از آن مسلمانان بود (نبرد رابغ ، واقعه نخله ، جنگ بدر، سریه قرده ، جنگ خندق ، واقعه عیص و فتح مکه ) و تنها در دو مورد قریش به پیروزی دست یافت (غزوۀ السویق و جنگ احد).