چکیده:
امروزه بافت های کهن شهری به دلیل مواجهه با انواع مسائل و مشکلات و بحران ها به یکی از چالش های
اساسی پیش روی مدیران و برنامه ریزان شهری به ویژه در کشورهای جهان سوم تبدیل شده است و کشور
ما هم از این قاعده مستثنی نیست. در حال حاضر بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری، به عنوان
یکی از راهکارهای تحقق توسعه درونی شهرها، از دغدغه های اصلی برنامه ریزان و مدیران شهری در
سطوح مختلف است و از طرفی حل مناسب این معضل و تحقق سریع عملیات به سازی و نوسازی مستلزم
برنامه ریزی اجرایی کارا و اثر بخش میباشد. بازافرینی تلاش برای اتصال و ارتقا ابعاد کالبدی و
عملکردی محله ها برای ایجاد سرزندگی است. یکی از مصادیق و در عین حال ریشه های فقدان جامعیت
در مداخلات بافتهای شهری در دهه های گذشته، کم رنگ بودن نقش مباحث اجتماعی است. این
موضوع امروزه پیش شرط اصلی هر نوع مداخله در حوزه بازآفرینی شهری است. ناحیه تاریخی شهرها
میراث ارزشمند معماری و کالبدی به جای مانده از گذشتگان ماست که در طول زمان در هویت بخشی به
حیات شهری همواره نقش بارزی ایفا نموده است .بازافرینی تلاش برای اتصال و ارتقا ابعاد کالبدی و
عملکردی محله ها برای ایجاد سرزندگی است. یکی از مصادیق و در عین حال ریشه های فقدان جامعیت
در مداخلات بافت های شهری در دهه های گذشته، کم رنگ بودن نقش مباحث اجتماعی است. این
موضوع امروزه پیش شرط اصلی هرنوع مداخله در حوزه بازآفرینی شهری است. پژوهش حاضر با
راهبردهایی منطقی، به دنبال تبیین این موضوع است که چگونه طراحی شهری می تواند به باززنده سازی
محلات با رویکرد پایداری اجتماعی بپردازد. در این پژوهش به بررسی بازآفرینی کالبدی سادات محله با
رویکرد پایداری اجتماعی پرداخته شده است. روش پژوهش توصیفی و تحلیلی بوده و با استفاده از تکنیک
سوات در این تحقیق استفاده شوده است. بافتهای فرسوده سادات محله، به سبب قدمت که علی رغم
فرسودگی، در گستره آن، مجموعه فضاها، تاسیسات و تجهیزات با ارزش و یا ترکیبی از آن وجود دارد.
لذا باتوجه به تحلیل سوات (SWOT) و نتایج حاصل از آ« بازآفرینی بافت های فرسوده سادات محله با رویکرد پایداری اجتماعی کاملا احساس می شود.
خلاصه ماشینی:
پیشنهادات: در ادامه با توجه به بررسی های صورت گرفته در ارتباط با بستر موجود بافت های فرسوده در محدوده ی مورده مطالعه، به ارائه راهکارهایی در خصوص بهبود بافتهای فرسوده و اثر بخشی هر چه بیشتر سیاستهای حمایتی و تشویقی می پردازیم: دستیابی به الگوی مطلوب ؛ که می بایست بر پایه اصول زیر استوار باشد: ــ استفاده بهینه از حداکثر ظرفیت معابر ــ توجه و برنامه ریزی برای عبور دوچرخه سواران در جهت تشویق و ترغیب ساکنان محله به استفاده از این وسیله حمل و نقل با صرفه ــ ایجاد انسجام و نظم بخشیدن به ساختار شبکه ی ارتباطی محله ــ محدود کردن آمد و شد سواره عبوری ــ رعایت تناسب معبر پیاده با رفتارهای عابرین ــ حیات بخشی معابر پیاده ــ ایجاد انجمن های محلی جهت مشارکت پذیری مردم در امر باز آفرینی دستیابی به الگوی مطلوب در نظام استقرار کاربری ها؛ این مهم نیز می بایست با توجه به سه مولفه ی اصلی هم جواری ها، اختلاط و سازگاری کاربری ها باید بر اصول زیر استوار باشد: 1- توزیع فضایی مناسب کاربری ها و خدمات محلی 2- تنطیم هم جواری ها در جانمایی کاربری ها 3- رفع کمبودها در سرانه ی کاربری های خدماتی و مورد نیاز محلی 4- تجمع فعالیت ها و ایجاد مرکز محله 5- تنظیم رابطه کاربری ها، میزان جذب افراد و شدت جریان حرکت پیاده 6- ایجاد مراکز و کارگاه های تولیدی محلی و خود اشتغالی 7- حذف یا کاهش آلودگی های ناشی از کاربری های مزاحم و ناسازگار دستیابی به الگوی مطلوب مشارکتی؛ در نهایت این الگو هم می بایست بر پایه اصول زیر استوار است: ــ اعتماد سازی به عنوان عنصری حیاتی، ارزشمند و موثر در جلب مشارکت مردم برای پیشبرد اجرای طرحها ــ عدم ورود مستقیم دولت در پروژه بهسازی و نوسازی و توجه به نقش اصلی تسهیل گری و ارائه خدمات نوسازی به ساکنان و مالکان بافت های فرسوده ــ ضرورت تهیه طرح بهسازی و نوسازی قبل از هر اقدام دیگر با مشارکت و جلب نظر اهالی ــ تاسیس دفاتر خدمات نوسازی محلات به همکاری بخش خصوصی و تعاونی در محلات و ایفای نقش به عنوان یک مدعی رسمی از سوی مردم و پیگیر نوسازی بافت فرسوده محلات ــ ارتقاء کیفی سطح زندگی محلات ــ مشارکت فعال مردم محله از مرحله هدف تا مرحله اجراء ــ افزایش نظارت اجتماعی ــ توجه به مشارکت و نظرخواهی در زمینه اجرا پروژه ها ــ تشویق جمعیت ساکن به امر سرمایه گذاری ــ ایجاد زمینه مشارکت مردم در امر ساماندهی فهرست منابع و مآخذ: ــ آل رضا، محمد (1394) برنامه ریزی کالبدی محله با رویکرد پایداری (نمونه موردی: سادات محله ی بابلسر)، دوره ی کارشناسی، بابلسر: دانشگاه مازندران ــ عندلیب، علیرضا.