چکیده:
در دنیای کنونی که روز به روز «فناوری اطلاعات و ارتباطات» (فاوا) فراگیرتر می شود، شیوه های سنتی یاددهی ـ یادگیری چندان کارساز نخواهد بود [دادور، ۱۳۹۱: ۲]. گسترش فاوا از سال های پایانی قرن بیستم و ورود آن به برنامه های آموزشی کشورها، لزوم به کارگیری آن پدیده را در فرایندهای یاددهی ـ یادگیری، دو چندان کرده است. با فراگیر شدن استفاده از فناوری های نوین، این پدیده چند سالی است که جای خود را در برنامه های درسی مدارس باز کرده است [فتاحی، ۱۳۹۲: ۵]. یکی از زمینه های به کارگیری فاوا، استفاده از آن در آموزش علوم اجتماعی است. آموزش علوم اجتماعی بخش مهمی از فعالیت های آموزشی در مدارس را به خود اختصاص داده است. آموزش علوم اجتماعی به دلیل ماهیت خاص خود که تفاوت زیادی با سایر حیطه های دانش بشری دارد، به طور ویژه نیازمند به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در روش های آموزشی خود است. گسترش استفاده از فاوا در آموزش علوم اجتماعی می تواند به رشد کمی و کیفی آن در مدارس کمک کند و مهارت های دانش آموزان را در یادگیری و معلمان را در یاددهی به میزان زیادی افزایش دهد [Dania & Enakrire, ۲۰۱۲:۳۸۱] چرا که بیشتر فعالیت های آموزشی در حیطه علوم اجتماعی بر فعالیت های عملی تاکید و سعی دارند، فراگیرنده هر چه بیشتر با موضوع درس ارتباط پیدا کند و مواد درسی صرفا به صورت انتزاعی به او منتقل نشود. فناوری اطلاعات و ارتباطات با تمهید این شرایط زمینه درگیری بیشتر و فعالیت افزونتر فراگیرندگان را برای یادگیری موثر فراهم می آورد [فاخرنژاد و مهاجران، ۱۳۹۴: ۲].