چکیده:
اتنوگرافی خیابانی نوع بسیار اخیری از اتنوگرافی است که تلاش میکند با حرکت اتنوگرافر در فضاهای عمومی و باز شهری موضوعات فرهنگی در حرکت را بررسی کند. پژوهش اتنوگرافیک حاضر در خصوص «ماشینهای محرمی» در شهر تهران گونه ویژهای از اتنوگرافی خیابانی را نشان میدهد که در آن اتنوگرافر با ماشین خود درباره ماشینها تحقیق میکند. نگارنده اصطلاح «ماشیننگاری» را برای بیان ویژگیهای نظری و روششناختی این نوع از پژوهش ابداع کرده است. پژوهش ماشیننگارانه حاضر نشان میدهند که چگونه افراد از ماشین بهعنوان تجربه ماشینمند خود در بسترهای روزمره و مناسکی استفاده میکنند، چگونه ماشینها را به «بدنهای ثانویه» بدل میسازند، و چگونه اندیشهها و احساسات از خلال دستکاریهای ماشینها منتقل میشوند.
این مقاله با حرکت از شاخهها و رویکردهای انسانشناسی اشیا/ انسانشناسی فرهنگ مادی و انسانشناسی حسها / انسانشناسی حسی تلاش کرده است تا ماشین را از خلال ابعاد حسی آن، یعنی ابعاد دیداری، شنیداری، بساوایی و بهویژه حرکتی تحلیل کند. اساسا ماشینهای محرمی بیانگر بعد حرکتی مناسک محرم در تهران هستند. حرکت ماشینها به ظاهر و صداهای عزادارانه محرمی ماشینها ویژگیای پیوندی میدهد که از طریق آن چشماندازها و گوشاندازهای جدیدی پدید میآیند. دستاورد مهم دیگر این مقاله طرح ایده «اتنوگرافی در حرکت» است که به انسانشناسان یاد میدهد تا جهان فرهنگی ـ اجتماعی را در حرکت و با حرکت از نو مفهومبندی کنند. بدین ترتیب باید به جای مشاهده مشارکتی بهعنوان روش اصلی و کلاسیک انسانشناسی از «حرکت مشارکتی» استفاده کرد.
Street ethnography is a recent jenere of ethnography which tries، with movement of ethnographer in urban public and open spaces، to explore cultural matters in motion. My ethnographic research about “Muharram Cars” in Tehran shows a special type of stret ethnography in that ethnographer explore about cars with his or her car. I made the term “Cargraphy” to express theoretical and methodological features of this type of ethnographic research. This cargraphic research shows how individuls use cars as a emcaried experience in everyday and ritualistic contexts، how cars became secondary bodies، and how thoughts and feelings conveyed through manipulations of cars.
My ethnographic research about “Muharram Cars” in Tehran shows a special type of stret ethnography in that ethnographer explore about cars with his or her car. I made the term “Cargraphy” to express theoretical and methodological features of this type of ethnographic research. This cargraphic research shows how individuls use cars as a emcaried experience in everyday and ritualistic contexts، how cars became secondary bodies، and how thoughts and feelings conveyed through manipulations of cars.
خلاصه ماشینی:
دو ماهنامۀ فرهنگ و ادبيات عامه سال ٦، شمـارة ١٩، فروردين و ارديبهشت ١٣٩٧ اتنوگرافي با حرکت : تجارب حسي در ماشين هاي مناسکي تهران اصغر ايزدي جيران * ١ (تاريخ دريافت : ٩٥/٨/٢٨، تاريخ پذيرش : ٩٦/٥/٣) چکيده اتنوگرافي خياباني نوع بسيار اخيري از اتنوگرافي است که تلاش ميکند با حرکت اتنوگرافر در فضاهاي عمومي و باز شهري موضوعات فرهنگي در حرکت را بررسي کند.
پژوهش اتنوگرافيک حاضر پيوندي بين انسان شناسي اشيا١ يا انسان شناسي فرهنگ مادي ٢ )٢٠٠٧ ,Woodward ;١٩٩٩ ,Dant ;٢٠٠٥ ,Miller( و انسان شناسي حس ها٣ يا انسان شناسي حسي ٤ (٢٠٠٣ :١٩٩١ ,Howes) برقرار ميکند تا از خلال اين دو شاخه و رويکرد انسان شناسي بتواند ارتباط حسي افراد با ماشين ها را در تهران در بستري مناسکي و نيز روزمره تحليل کند و از خلال اين تحليل ، چيزهايي دربارة فرهنگ و جامعه تهراني بگويد.
اتنوگرافي با ماشين تجربۀ جديدي براي نگارنده به عنوان يک انسان شناس ميدانيکار به شيوة کلاسيک بود؛ زيرا در محيط هاي پيشين چه در منطقۀ آذربايجان (ايزدي جيران ، ١٣٩٣) و چه در تهران (ايزدي جيران ، ١٣٩٢؛ ١٣٩٤ب ) بيشتر اتنوگرافي کلاسيک را تجربه کرده ام ؛ يعني در ميداني به لحاظ جغرافيايي محدود 5 و مشخص ، و کار و درگيري با خود افراد و نيز در وضعيت سکون اتنوگرافيک ؛ وضعيت هايي که در آن ها افراد و اشيا را بيشتر در حالت سکون نسبي بررسي کرده بودم .