چکیده:
فرهنگ شفاهی بخش عظیمی از هویت ملّی هر منطقه و کشوری را در برگرفته است. درنتیجه پاسداشت این میراث ارزشمند و سنّتی بر هر فرد از آحاد آن ملّت واجب است، زیرا هیچ ملّتی نمیتواند در دراز مدت، بدون تکیه بر پایه و شالوده ی فرهنگ ملی به راه خود ادامه دهد. چرا که فرهنگ عامیانه ی هر منطقه نمایانگر احساسات، علایق، نیازها و تحولات فکری مردم آن منطقه است، و به شرح احوال آنچه که بدان افتخار کرده اند یا دوستش داشته اند، می پردازد. گرد آوری و بررسی فرهنگ عامه، یک ملت و منطقه را صاحب هویت می کند، انسانیت را در نهاد آدمی به وجود میآورد و او را تا اوج قله های کمال هدایت میکند.در واقع فرهنگ عامیانه ی هرقوم بازتاب زندگی اجتماعی و فرهنگی، شیوه ی کار و تولید آنها و نشان دهنده ی رفتار و منش، اندیشه، احساس، مذهب واخلاق و اعتقادات هرجامعه است؛ به عبارت دیگر چون این فرهنگ به یک قوم تعلّق دارد از این رو با واقعیتهای زندگی عادی مردم آن قوم در پیوند است. در نتیجه پایه و اساس این نوع فرهنگ بر تلقـّیها و برداشتهای ساده و بی پیرایه ی مردم از زندگی، مرگ، طبیعت، آرزوها و شهرآرمانی و... است. در این مقاله به بررسی مختصر فرهنگ عامه و ادبیات شفاهی مردم هرمزگان پرداخته شده است و از این رهگذر نمونه هایی از: ضرب المثلها، چیستانها، لالایی ها، متلها و قصههای مردم هرمزگان و آنچه فرهنگ شفاهی نامیده می شود، معرفی و بررسی شده است. هرچند پرداختن تخصصی به هر کدام از عناصر ادبیات شفاهی به جا و فرصت بیشتری نیاز دارد که دراین مختصر نمی گنجد.
خلاصه ماشینی:
مقدمه بدون شک فرهنگ عامه در ابعاد گوناگون آن از قصه های شفاهی و عامیانه ، ضرب المثل ها، پند و اندرزها، استعارات ، کنایات ، کلمات قصار، زبانزدها، لالایی ها، چیستان ها، گویش ها وبه طور کلی آنچه که سنّت های شفاهی خوانده می شود تا اساطیر و حماسه ـ که در سالهای اخیر تحقیقات بسیاری درباره ی منشأ و تکوین آن صورت گرفته ـ همه و همه بازتاب احساسات قومی و مّلی بشر در درازنای تاریخ پر فراز و نشیب خود است .
انسان هایی که در آغاز خلقت در این کره ی خاکی در دنیای تخیلات کوچک و بزرگ خود تصورات و گاه توهماتی داشته اند و شاید همین برداشت های ذهنی آنان ، امروزه خمیر مایه ی فرهنگ و ادبیاتی است که ما آن را ادبیات عامه یا ادبیات فولکلوریک می نامیم .
از این رو در چند دهه ی اخیر برخی از فرهنگ دوستان و فرهیختگان ملل گوناگون بر آن شده اند تا به تحقیق و گردآوری مظاهر فرهنگی در کشور خود یا سایر کشورها بپردازند و ادبیات عامیانه را پایه گذاری کنند.
«اّما اینکه این واژه چگونه به لالا تبدیل شده است ، می توان گفت بنگره حالت همگانی تری از لالایی دارد و هر نوع آواز و ترانه یا بانگی که برای خواباندن کودک به کار می رفته را در بر می گرفته است و پیش از پیدایش لالایی ها از شکل های کلی - تری به نام بنگره و نانو استفاده می شده است .
« (محمدی و قاینی، ١٣٨٤: ٥٤) متل ها به قصه های موزون عامیانه گفته می شود که معمولاК برای کودکان حکایت می شود و نیز به حرف و سخن متفرقه و بی ربط نیز تعبیر شده است .