چکیده:
رمان «داشتن و نداشتن»[1] ارنست همینگوی و فیلم «ناخدا خورشید» ساخته ی ناصر تقوایی ـ که به زعم بسیاری از کارشناسان، یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران است ـ دو نمونهی برجسته، گویا و شناخته شده که در این پژوهش برای بررسی اقتباس از متون ادبی در سینما، انتخاب شده اند و عامل اصلی نگارش این مقاله می باشند. گرچه نزدیک شدن به این دو شاهکار کار دشواری است، در این مقاله تلاش شده تا با روش توصیفی- تطبیقی و تحلیلی، و براساس دیدگاه نظریه پردازانی همچون «ریچارد کریوولن» و «رابرت بورمن» به آن آثار پرداخته شود و تلاشهای فیلمسازی از جنوب ایران، برای آداپتاسیون[2] (انطباق) رمانی آمریکایی در محیطی کاملا بومی (بندرکنگ واقع در استان هرمزگان) به تصویر درآید. سپس عناصر و نشانه های کاملا بومی و البته کارکردهای جهانی آن اثر نیز قابل توجه قرار گیرد. مبانی نظری مقاله بر پایه ی پرسش های دو تن از نظریه پردازان سینما، یعنی ریچارد کریوولن و رابرت بورمن در زمینه ی اقتباس و آداپتاسیون در سینما میباشد و انطباق آن با دو اثر، موضوع پژوهشی است که می تواند راه گشای سایر فیلم نامه نویسان سینمای ایران به خصوص فیلم سازان جنوبی باشد تا با در دست داشتن چنین الگویی، به موضوعات فیلم نامه در سینمای ایران غنای بیشتری ببخشند. نتایج این بررسی نشان می دهد که چگونه تقوایی با شناخت توامان جهان سینما و درک عمیق ادبیات، توانسته است رمان «داشتن و نداشتن»، اثر نویسندهای آمریکایی را از دریچه و صافی ذهن خود عبور دهد، مهارت خود را به نمایش بگذارد و با بومی سازی آن رمان فضای دیگری خلق نماید. او در بازنمایی، باز آفرینی و تبدیل آن رمان از بیانی روایی به بیان تصویری همت گماشته است.
خلاصه ماشینی:
همـان گونـه کــه روشــن اســت ، ادبیــات را می تــوان بــه نوعــی ، مــادر تمامــی حرکت هــای هنــری و فرهنگــی نامیــد؛ امــا ناصــر تقوایــی بــا اقتبــاس و آداپتاســیون رمــان «داشــتن و نداشــتن » اثــر ارنســت همینگــوی ، بــر ایــن دیــدگاه خــط بطــلان کشــید، بهانه هــا را پایــان داد و بــا دانـش ، آگاهـی ، تجربـه و هنـر بی بدیلـش فضـای رمـان داشـتن و نداشـتن کـه در سـاحل کی وســت ١، بنــدری در ایالــت فلوریــدای آمریــکا می گذشــت و انطبــاق دادن آن بــا فضــا ِ و حــال و هــوای بنــدری کوچــک بــه نــام کنــگ ، واقــع در شهرســتان بندرلنگــه ی اســتان هرمـزگان ؛ بـه همـگان نشـان داد کـه هـرگاه دانـش و تجربـه ی کار وجـود داشـته باشـد، خلــق اثــر هنــری و بی بدیــل کاری تصورناپذیــر نیســت .
٤٣ ١ـ ٢ـ پیشینه ی تحقیق در مـورد موضـوع ایـن تحقیـق پیـش از ایـن مطلبـی یافـت نشـد، امـا در مـورد رمـان و فیلـم بـه صـورت مجـزا یادداشـت های مختلفـی مشـاهده شـد کـه در قالـب مطالبـی بسـیار کوتـاه از سـوی منتقدیـن سـینمایی بـه صـورت کامـلاً ژورنالیتسـی در نشـریات مختلـف ســینمایی و ادبــی نوشــته شده اســت ؛ از جملــه آنهــا می تــوان بــه کتــاب «بــه روایــت ناصـر تقوایـی ، احمـد طالبی نـژاد، نشـر چشـمه ، ١٣٩٢» و یادداشـت امیـر پوریـا بـا عنـوان «شکسـت خـورده در برابـر ناخـدا خورشـید تقوایـی ، داشـتن و نداشـتن ، هـاورد هاکـس ، ١٩٤٥» چـاپ شـده در مجلـه سـینمایی ٢٤ سـال ١٣٨٩ اشـاره کـرد.