چکیده:
فضل خدا قطره های زلال باران رحمت الهی است که بر همگان می بارد و همچون غذایی نیروبخش است که یک دانشمند نیک سرشت برای تعلیم و تربیت و دانش افزایی از آن نیرو می گیرد و یک ستمگر برای بیدادگری بیشتر از آن سود می برد. این مقاله به عنوان مفهوم فضل الهی و عوامل برخورداری از آن در قرآن کریم به رشته تحریر درآمده است. فضل به معنای افزونی و زیادتی در خیر و عطای بیش از استحقاق گیرنده است. شناخت معنای فضل و گستردگی آن در قرآن کریم می تواند در بهره مندی و صعود انسان نقش موثری داشته باشد. سعی این پژوهش بر آن است که معنای فضل را بررسی و مهمترین عوامل فضل را نشان داده و بیان دارد که عوامل فضل و برخورداری از آن الطاف خداوند در جهان برای بهره مندی و آسایش بندگان می باشد و کافر و مومن هر دو را در بر می گیرد. مقاله ی حاضر به روش کتابخانه ای و شیوه ی توصیفی و تحلیلی سامان یافته است که در صدد پاسخگویی به این سوالات است که مفهوم فضل در قرآن چیست و عوامل برخورداری از فضل از منظر قرآن کدامند در پایان نیز به این نتیجه خواهیم رسید که فضل الهی دایم مانند باران رحمت در حال ریزش است و جذب و دریافت آن به ظرف وجودی بندگان بر می گردد.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین سعی بر این است تا با استفاده از آیات قرآن کریم، فضل عظیم خداوند و عوامل برخورداری از آن در انسانها را که کتاب خدا (قرآن) و اولین مفسر آیات الهی وجود مبارک نبی اکرم(ص) و به پیروی از ایشان ائمه اطهار(ع) میباشد را بیشتر معرفی نمائیم تا همگان بدانند که فضل به دست خداست و هر که را خود مصلحت ببیند عطا میکند، و عوامل برخورداری از آن، انسان را برای صعود در مرتبهی عالی انسانی یاری می رساند.
1. بیان مسأله و پیشینهی تحقیق از آنجائی که فضل یکی از توجهات خاص خداوند نسبت به بندگانش میباشد و وسعت رحمت و نعمت خود را بر بندگان ارزانی میدارد و با توجه به اینکه قرآن و روایات معصومین فضل و برتری را در امور مادی و معنوی بیان داشته و اهمیت زیادی به آن داده و بهره گیری از رزق و روزی را به عنوان تفضل بر بندگان یادآور میشود، بدین جهت شایسته است تا این مسئله از منظر قرآن مورد بررسی قرار گیرد.
اگر فضل به فعل خدای سبحان نسبت داده شده و اینطور تعبیر شده: «بعضکم علی بعض»، برای این بوده که از یک سو صفت خضوع در برابر امر خدای را بیدار کند، و بفرماید: شما که به خدا ی تعالی ایمان دارید این برتریها را خدایتان در پیشینیان قرار داده، (و او هر کاری را به مصلحت شماست میکند)، و از سوی دیگر غریزه حب و علاقه را که در برخورد با فرد برتر به هیجان آمده تنبه دهد، به این که فرد برتر بعضی از خود تو است، و از تو جدا نیست (و حسادت ورزیدن) تو نسبت به این میماند که دست نسبت به بینایی چشم حسد بورزد، و در صدد بر آید تخم چشم را از کاسه در آورد، با اینکه بینایی چشم بینایی دست نیز هست."