چکیده:
این مقاله، پس از تبیین تعریف شهید مطهری از اخلاق و دین، به توضیح انواع وابستگی
اخلاق به دین، که به طور معمول بحث میشود، میپردازد. شواهدی از آثار شهید مطهری
بر انکار هر سه بیان یا تقریر از وابستگی قوی اخلاق به دین - یعنی نظریه معنایی، نظریه
متافیزیکی و وابستگی علّی- مطرح م یشود. در پایان، دیدگاه مطهری درباره نوعی از
وابستگی اخلاق به دین، که بر مبنای پذیرش فطرت یا وجدان است، توضیح داده مییشود.
خلاصه ماشینی:
چنين کســي ممکن است از تأثير امر و نهي الهي در فرآيند شکل گيري باورهاي اخلاقي ، که از جنس اعتبــار و قرارداد خود آدمي اند، به عنوان ابتناي اخلاق بر دين ســخن بگويد و در واقع ِ تماشاگه راز، پژوهش نامه انديشه هاي استاد مرتضي مطهري فقط قراردادهايي را که ناشــي از باورها يا گرايش هاي ديني ، وضع و برساخته مي شود، اخلاقي بداند.
اگرچه بحث سقراط درباره مفهوم پاکي و ناپاکي است اما همه کساني که اين بحث را دنبال کرده اند واژه هاي «پاکي » و «ناپاکي » را مثالي از مفاهيم اخلاقي دانسته اند و پرسش سقراط را به اين صورت درآورده اند که : آيا آنچه خوب و بد يا درست و نادرست ناميده مي شود ابتدا در ذات خود ويژگي يا ويژگي هايي دارد که امر و نهي خدا به آن تعلق مي گيرد يا برعکس اول خداوند با اراده آزاد خود به چيزي امر و نهي مي کند و آنگاه آن چيز وصف خوبي و درســتي يا بدي و نادرستي را مي گيرد؟ سال سوم ، شماره دهم ، تابستان ٩٣ اوثيفرون اگرچه در آغاز بيشتر به وابستگي خوب و بد به امر و نهي الهي مايل است اما در نهايت دچار ترديد مي شود، ولي سقراط از آغاز به عدم ابتناي اخلاق بر دين نظر دارد.
در اين نگرش محدود به موضوع بحث ، وابستگي انگيزشي اخلاق به دين ، که اصل اخلاق را مستقل اما التزام به آن را وابسته به امر و نهي الهي مي داند و يکي از مهم ترين وابستگي هاي مطرح در ادبيات اخلاقي اســلام است ، هم از موضوع خارج اســت .