چکیده:
اقتصاد مقاومتی یک شعار نیست، یک واقعیت اقتصادی است که شاخصهای آن ریشه در عمل دارد، نه حرف. در بحث اقتصاد مقاومتی نباید همه ی مسئولیت ها و وظایف را به گردن دولتمردان انداخت، بلکه نقش مردم بسیار مهم تر و حساس تر می باشد.
با توجه به اهمیت موضوع اقتصاد مقاومتی، پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش، ابزار تحقیق پرسشنامه و استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS، به دنبال بررسی نقش سرمایه اجتماعی در گرایش به الگوهای اقتصاد مقاومتی می باشد. جامعه آماری پژوهش شهروندان 18 سال به بالای شهر کرمانشاه می باشد که با استفاده از فورمول کوکران تعداد 384 از آنها به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته شده است.
نتایج این تحقیق نشان دهنده ی رابطه ی مثبت، مستقیم و معنادار بین تمامی متغیرهای مستقل و متغیر وابسته پژوهش می باشد. بدین صورت که هرچه میزان کل سرمایه اجتماعی(32/ 0) و شاخص های آن یعنی اعتماد اجتماعی (38/ 0 =P)، انسجام اجتماعی (31/ 0 =P)،مشارکت اجتماعی (33/ 0 =P)، آگاهی اجتماعی (30/ 0 =P) و تعامل اجتماعی (24/ 0 =P) در بین شهروندان بیشتر باشد گرایش به الگوهای اقتصاد مقاومتی بیشتر امکان پذیر می گردد. همچنین نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری (Smart PLS) نیز نشان دادند که متغیر سرمایه اجتماعی در مجموع 48/ 0 از واریانس متغیر گرایش به اقتصاد مقاومتی را تبیین می کند،با مدنظر قرار دادن مقادیر مربوط به حجم اثر شاخص ضریب تعیین این مقدار در حد متوسط (23/ 0) برآورد می شود.
Economy of Resistance is not a slogan، it's an economic fact whose indices are rooted in action، not words. In the context of a resilient economy، not all responsibilities and responsibilities should be left to the governor، but the role of the people is much more important and more sensitive.
Regarding the importance of the subject، the present study uses a field method، a scrolling technique، a questionnaire، and the use of SPSS and Smart PLS software to investigate the role of social capital in the trend towards resilient economy patterns. The statistical population of the study is citizens aged 18 years and older in Kermanshah and Using the Cochran formula، 384 of them have been studied as sample size.
The results of this research show a positive، direct، and meaningful relationship between all independent variables and the dependent variable of the research. So، the total amount of social capital (0.32) and its indices: social trust (P = 0.38)، social cohesion(P = 0.31)،social participation (P = 0.33)، social awareness (P = 0.30) and social interaction (P = 0.24) among the citizens، the tendency toward resistance patterns of the economy is more possible. Also، the results from the structural equation model (Smart PLS) also showed that the social capital variable in a total of 0.48 is explained by the variance of the variable of tendency toward the resistive economy، considering the volume of the effect of the indicator of the coefficient of determination of this value in The average(0.23)is estimated.
خلاصه ماشینی:
نتايج اين تحقيق ، نشان دهنده رابطه مثبت ، مستقيم و معنادار بين تمامي متغيرهاي مستقل و متغير وابسته پژوهش است ؛ بدين صورت که هرچه ميزان کل سرمايه اجتماعي (٠/٣٢) و شاخص هاي آن ، يعني اعتماد اجتماعي (٠/٣٨ =P)، انسجام اجتماعي (٠/٣١ =P)، مشارکت اجتماعي (٠/٣٣ =P)، آگاهي اجتماعي (٠/٣٠ =P) و تعامل اجتماعي (٠/٢٤ =P) در بين شهروندان بيشتر باشد، گرايش به الگوهاي اقتصاد مقاومتي بيشتر امکان پذير ميشود.
Knack & Keefer بر سرمايه اجتماعي در اقتصاد مقاومتي، بررسي ابعاد و مولفه هاي اقتصاد مقاومتي جمهوري اسلامي ايران و اقتصاد مقاومتي و ملزومات آن (با تأکيد بر ديدگاه مقام معظم رهبري) از جمله پژوهش هايي است که انجام شده است .
اما در جهت استخراج فرضيه اصلي پژوهش ، يعني ارتباط بين سرمايه اجتماعي و گرايش به الگوهاي اقتصاد مقاومتي نيز از نظريه مقام معظم رهبري استفاده شده است .
علاوه بر نظريه مقام معظم رهبري، انديشمندان مختلف اجتماعي نيز بر ارتباط بين سرمايه اجتماعي و توسعه اقتصادي تأکيد کرده اند که با توجه به اينکه اقتصاد مقاومتي يکي از اصل هاي اساسي و زيربنايي توسعه اقتصادي است ، ميتواند به عنوان چارچوب نظري مورد بررسي قرار گيرد.
جهت بررسي فرضيه هاي پژوهش مبني بر ارتباط بين ابعاد مختلف سرمايه اجتماعي (اعتماد، انسجام ، مشارکت ، آگاهي و تعامل ) با گرايش به الگوهاي اقتصاد مقاومتي از آزمون ضريب همبستگي پيرسون استفاده شده است .