چکیده:
این مقاله که از دیدگاه فلسفه علم و براساس ترجمه های موجود از آثار آیت الله مطهری به زبان انگلیسی نگاشته شده است، به بررسی تفسیر ایشان از معجزات می پردازد. هدف این مقاله آن است که موضوعیت نظریه معجزه آیت الله مطهری را نه تنها برای همه کسانی شرح دهد که به معجزات به منزله موضوعی فلسفی یا الهی علاقه مند هستند (از جمله پژوهشگران غیر مسلمان یا غیر فارسی زبان)، بلکه حتی کسانی را مخاطب قرار دهد که قصد دارند عقاید مذهبی خود را با دانش علمی به روز هماهنگ کنند. بخش اول به بیان چارچوب نظری مطالعه تفسیرهای فلسفی و دینی معجزات می پردازد؛ بخش دوم به بازخوانی فلسفه آیت الله مطهری با تاکید خاص بر ارزیابی او از علم طبیعی اخصاص دارد؛ بخش سوم به بازگویی تفسیر آت الله مطهری از معجزات می پردازد؛ بخش چهارم مبنای قرآنی تفسیر آیت الله مطهری از معجزات و نقاط قوت فلسفی آن را تبیین می کند؛ و در پنجمین بخش که خاتمه کلام است، از دیدگاه فردی مذهبی که تفسیر آیت الله مطهری درباره معجزات را پذیرفته است، مجموعه ای از پرسش ها به صورت چالش های فکری پیش رو فهرست وار بیان می شود که می تواند دریچه ای جهت تفکر بیشتر برای فیلسوفان، متخصصان علوم الهی و دانشمندان علوم طبیعی به پیروی از اندیشه های مطهری بگشاید.
خلاصه ماشینی:
در بخش هــاي زير ابتــدا چارچوبي نظري بــراي مطالعه مفهوم معجــزه در اختيار خوانندگان خود قرار خواهم داد (بخش يک )؛ سپس نگرش فلسفي مطهري (بخش دو) و تفســير وي از معجزات را خلاصه وار بيان خواهم کرد (بخش ســه )؛ همچنين ارتباط تفاســير مطهري با متون قرآني و سازگاري آنها را با نظام فکري اي که اين تفاسير در آن جاي گرفته اند بازخواني و ارزيابي خواهم کرد (بخش چهار)؛ و در بخش پاياني (بخش پنج )، به طور غيررســمي رئوس مطالب دســتور کاري مشــتمل بر چند پرسش را براي تحقيقات و مباحث بيشتر دربارة موضوع بحث ارائه خواهم کرد تا بعدها مطهري شناسان و اصحاب کلام و فلاسفه و دانشمندان علاقه مند به (آثار) مطهري دربارة آن ها به بحث ِ و تبادل نظر بپردازند.
تماشاگه راز، پژوهش نامه انديشه هاي استاد مرتضي مطهري به علاوه معتقدم تعيين معنايي واحــد، خاص و داراي يک معنا براي اصطلاح «معجزه »، ناممکن است : اولا روايــات و الفاظي که بتــوان آن ها را به طور يک ســان «اعجازآميز»، مکتوب و غيرمکتوب قلمداد کرد، بسيار متنوع هستند؛ هرگاه از ما بخواهند لفظ «معجزه » را تعريف کنيم ، آن تعاريف را بر اســاس معنايي از «معجزه » انتخاب مي کنيم که به وســيلة عوامل فرهنگي تعيين مي شوند (براي مثال ، بر حسب پديده هاي «ماوراء الطبيعي »)؛ ثانيا معجزات غالبا بر حســب تحيري که برمي انگيزند و خارق العاده بودنشــان ، در مقايسه با سير طبيعي حوادث ، تعريف مي شوند؛ اما، احساس تحير و مفهوم «خارق العاده » دســتخوش نوعي تغيير به لحاظ تاريخي متعين هستند: همين رويدادهايي که اکنون در ِ زندگي روزمره مسلم فرض مي کنيم ، براي مردم پنجاه سال پيش خارق العاده و حيرت انگيز به نظر مي رسيدند (براي مثال ، «معجزات » فناوري ).