چکیده:
در این پژوهش تلاش شده است که در چارچوب بوطیقای شناختی به تحلیل دو شعر «دلم
برای باغچه میسوزد» و «پنجره» از فروغ فرخزاد پرداخته شود و کارکرد طرحوارهها در هر
شعر مورد بررسی قرار گیرد. طبق بررسیها دو طرحواره«مرگ» و «تجسم» بیشترین بسامد
وقوع را بین طرحوارههای موجود در این دو شعر فرخزاد دارد. همچنین بازنمایی طرحوارهای
در عموم طرحوارههای دو شعر مورد نظر با تقویت طرحوارههای تصوری خواننده اتفاق
میافتد. از آنجا که داشتن دیدی واضح از متن و بافت» شرایط و کاربردها و دانش و بینشها
رمز فهم مسائل مربوط به ارزش» جایگاه و معنای ادبی است» بوطیقای شناختی ابزاری مناسب
برای دستیابی به این مقصود به نظر میرسد.
خلاصه ماشینی:
طرحواره های تصوری در اشعار فروغ فرخزاد از دید بوطیقای شناختی ناهید آهنگری * چکیده در این پژوهش تلاش شده است که در چارچوب بوطیقای شناختی به تحلیل دو شعر «دلم برای باغچه میسوزد» و «پنجره » از فروغ فرخزاد پرداخته شود و کارکرد طرحواره ها در هر شعر مورد بررسی قرار گیرد.
در این پژوهش با هدف بررسی کارکرد طرحواره های تصوری به تحلیل دو شعر «دلم برای باغچه میسوزد» و «پنجره » از فروغ فرخزاد پرداخته میشود.
پرسش اصلی مقاله این است که بازنمایی ٩ طرحواره های تصوری در دو شعر «دلم برای باغچه میسوزد» و «پنجره » به چه صورتهایی رخ میدهد و همچنین چه طرحواره هایی بیشترین کاربرد را در جهان شعری فرخزاد دارا است .
در این شعر نیز ماهیت ارتباط مند پنجره به عنوان طرحواره ای دچار گسست نمیشود؛ اما شاعر با جذب یافته های جدید به درون این طرحواره ، باعث گسترش دامنه معنایی ٣٤ آن ، و در واقع طرحواره ارتباط از طریق پنجره در این شعر دوباره تنظیم میشود؛ اما در نهایت به تأیید همان دانش پیش زمینه ای مخاطب میانجامد.
در این قسمت از شعر فروغ از یک طرحواره زبانی استفاده شده تا طرحواره مفهومی شکسته شود؛ استفاده از شکل نوشتاری واژه «سنگ » برای ایجاد بافت خشونت که درواقع تداعیکننده مرز بین زبان و واقعیت نیز هست .
در راستای اهداف پژوهش نیز به بررسی کارکرد طرحواره های تصوری در دو شعر «دلم برای باغچه میسوزد» و «پنجره » از فروغ فرخزاد براساس نظریه بوطیقای شناختی پرداخته شد.
Schema theory and the analysis of text worlds in poetry’, Language and Literature.